ایران شگفت انگیز

محمد علی اسلامی ندوشن

من در قعر ضمیر خود احساسی دارم . چون گواهی گوارا و مبهمی که گاه به گاه بر دل می گذرد و آن این است که رسالت ایران به پایان نرسیده است و شکوه و خرمی او به او بازخواهد گشت .من یقین دارم که ایران می تواند قد راست کند کشوری نام آور و زیبا و سعادت مند گردد و آنگونه که در خور تمدن و فرهنگ و سالخوردگی اوست نکته های بسیاری به جهان بیاموزد .

این ادعا بی شک کسانی را به لبخند خوهد آورد . گروهی هستند اعتقاد به ایران را اعتقادی ساده لوحانه می پندارند لیکن آنان که ایران را می شناسند هیچگاه از او امید بر نخواهند گرفت .

ایران سرزمین شگفت آوری است . تاریخ او از نظر رنگارنگی و گوناگونی کم نظیر است بزرتگرین مردان و پست ترین مردان در این آب و خاک پرورده شده اند .حوادثی که بر سر ایران آمده بدانگونه است که در خور کشور برگزیده و بزرگی است . فتحهای درخشان داشته است و شکستهای شرم آور مصیبتهای بسیار و کامرواییهای بسیار

ادامه نوشته

سرزمین های جدا شده از ایران در طول 96 سال گذشته

با توجه به تهدید های مرزی موجود علیه تمامیت ارضی ایران بد نیست به این نکته اشاره کنیم که سرزمین های کنونی ایران , تنها 30 درصد از ناحیه ای وسیع است که در تاریخ با نام "ایران زمین " "ایران بزرگ " یا "ایرانشهر"و در جغرافیا با نام فلات ایران شناخته می شود ...

ترفندها و دسیسه های بیگانگان و سستی پادشاهان بی کفایت گذشته بخش های زیادی از این سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه 196 ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایرانیجهت الزام جدیت و حساسیت ما دست کم برای حفظ سرزمین های باقیمانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود .

گستره سرزمین های جدا شده از ایران در قراردادهای ترکمنچای , گلستان , آخال,پاریس و ...

سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قراردادهای گلستان و ترکمنچای با روسیه (1813 و 1828 م .)

ادامه نوشته

تاثير موقعيت جغرافيايي ايران در شكل گيري فرهنگ و تمدن

دكتر رضا شعباني
موقع جغرافيايي را به دو مفهوم مشخصات عرض جغرافيايي يا فاصله هر نقطه از خط استوا و نيز طول جغرافيايي آن نقطه با مكان ديگري كه به عنوان مبدا تعيين شده باشد تعريف كرده اند كه به اين صورت هر نقطه در شمال يا جنوب خط استوا و در شرق يا غرب مكان مورد نظر قرار گرفته است.

درباره اهميت و اعتبار و ويژگي هاي اين دو مشخصه پيش از اين سخن بسيار رفته است. ولي وجه سومي كه بايد بر اين دو افزود، نحوه استقرار جغرافيايي كشور از بعد «ژئواستراتژيكي» آن است ايران را بايد در كنار همسايگان طبيعي و اجباريش شناخت و موقع جغرافيايي آن را نيز از ديدگاه انساني، تمدني، تاريخي و سوق الجيشي مربوط ارزيابي كرد.
ايران به ملاحظات جغرافيايي و آب و هوايي در منطقه اي از زمين قرار گرفته است كه از ديرباز استقرار تمدن در آن امكان پذير بوده است. بدين معني كه در پهنه فلات از باران هاي دايمي آسيب رسان خبري نيست و همچنين خشكي ها در چنان سطح و حد معقولي است كه زندگاني زندگان اوليه را امكان پذير كرده است.

ادامه نوشته

كارمانا (کرمان) سرزمینی كهن در ایران باستان

كرمان» با «كارمانا» (Karmana)‌، در زبان فارسی باستان، نام منطقه‌ای باستانی در حدفاصل نواحی مركزی ایران و سرزمین «گدروزبا» (Gedrosia) است. بخش شمالی این سرزمین، منطقه‌ای است بی‌نهایت فقیر، چنان كه امروز نیز آن را «دشت لوت» یا بیابان تهی می‌نامند، اما نیمه‌ی جنوبی آن چنان كه مورخان یونانی آورده‌اند، منطقه‌ای حاصلخیز و پربركت بود و از جمله رودخانه «هیكتانیس» (Hyctanis) كه در این منطقه دارای ذرات طلا بود، ضمن این كه معادنی از نقره نیز در این محل یافت می‌شد. مورخان یونانی، هم‌چنین از مهم‌ترین شهر این منطقه یاد كرده‌اند كه «هرمز»‌ نام داشته و احتمالا برگرفته از نام «اهورامزدا»، خدای بزرگ در آیین ایرانی است. امروزه نیز این شهر اگرچه به نام «هرمز» شهره است، اما نام حقیقی آن «میناب» است. در زمان «هخامنشیان» «كارمانیا» نیز بخشی از امپراتوری گسترده هخامنشی بود. سرزمینی كه «كورش كبیر» بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی از سال 53-590 پیش از میلاد، آن را تحت فرمانروایی خود داشت. با این همه ایرانیان باستان كه نام تمام كشورهای مطیع و خراجگزار خود را فهرست كرده‌اند، «كرمانیا» در این فهرست نامی نیاورده و از آن غافل مانده‌اند. هم‌چنین در كتیبه «بیستون»، یادگار «داریوش كبیر»، و نیز در كتیبه «داوا» (Daeva)، كه آن نیز یادگار فرزندش «خشایارشا» است، هیچ نامی از «كارمانیا» نیامده است، و البته جای بسی شگفتی است كه این كتیبه‌‌ها هر دو، فهرستی بلند از نام كشورها و سرزمین‌های فرمانبردار شاهان ایرانی را در خود جای داده‌اند. می‌توان چنین برداشت كرد كه این ناحیه در آن زمان به طور رسمی بخشی از ساتراپ‌نشین «گدروزیا». و یا بخشی از سرزمین پارس به شمار می‌آمده است. اما در میان كتبیه‌های موجود، نخستین‌بار در كتیبه‌ای از شوش است كه از «كارمانیا» به عنوان محلی برای صادرات درخت با چوب «ساج» یاد شده است. همچنین بنا بر الواح به دست آمده از «تخت جمشید» نیز، امروز با نام كاركی (Karki)، به عنوان یك ساتراپ یاد نشده است.) ‌ضمن این كه بنا بر مندرجات موجود در بایگانی‌های تخت جمشید، اكنون به خوبی روشن است كه جاده معروف به «جاده شاهی» از همین سرزمین، یعنی «كارمانیا» عبور می‌كرده است. البته در زمان نامشخص، احتمالا در اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد، «كارمانیا» باید به موقعیت ساتراپی دست یافته باشد...

ادامه نوشته

کرمانشاه گاهواره شهرینگی (تمدن) ایران زمین

كرمانشاه يكي از شهرهاي فرهنگي، تاريخي و باستاني ايران زمين است كه با داشتن پتانسيل‌هاي بسيار مي‌تواند قطب بزرگ گردشگري کشور شود.اين شهر نسبت به ديگر شهرهاي كشور بيشترين تنوع آثار تاريخي را دارد و قديم‌ترين نوشته‌ها گوياي اين است كه كرمانشاه از نخستين زيستگاه‌هاي بشري و مهد تمدن بوده است واكنون نيز يكي ازغني‌ترين مناطق ازنظرآثار تاريخي، جاذبه‌هاي طبيعي و قابليت‌هاي گردشگري در دنيا است.



باستان شناسان و مورخان قدمت کرمانشاه را بين 8 تا 12 هزار سال برآورد کرده‌اند و برخلاف ساير نقاط ايران که به صورت مقطعي مورد سکونت قرار مي‌گرفته‌اند، اين مکان همواره مورد سکونتگاه انسان در دوره‌هاي مختلف بوده ‌است.

كرمانشاه از نظر استراتژيكي و موقعيت جغرافيايي از ديرباز اهميت بسزايي داشته است و با شاهراه‌هايي همچون جاده شاهي، جاده ابريشم، جاده بزرگ خراسان و راه اصلي مرزعراق مرتبط بوده است و اكنون نيز بزرگراه كربلا وعتبات عاليات از اين منطقه مي‌گذرد

ادامه نوشته

مراغه ؛ شهري با300 اثر تاريخي

شهرستان مراغه كه با 65/2185 كيلومتر مربع وسعت 8/4 درصد از كل مساحت استان آذربايجان شرقي را تشكيل مي‌دهد از سمت شمال با شهرستان تبريز، از شمال شرق با شهرستان بستان‌آباد، از شرق با شهرستان هشترود، از جنوب با استان آذربايجان غربي و شهرستان ملكان، از جنوب شرق با شهرستان چاراويماق، ازغرب با شهرستان بناب و از شمال غرب با شهرستان اسكو و عجبشير همجوار است.

ادامه نوشته

قزوين شهر آب‌انبارها

بهار جان‌هاي خسته از سرماي زمستاني را با رنگين‌كمان زيباي گل و شكوفه‌ها و سبز سبزه‌زاران مي‌آرايد تا جلوه عظمت و شكوه پروردگار را در طبيعت گسترده؛ به نمايش بگذارد و آواي دوباره زيستن را به همگان نويد دهد. بهار مي‌آيد و اين عروس سپيدپوش دامان پر از الوان گوناگون گلها و شكوفه‌هايش را بر دشت مي‌گسترد و دلهاي گرفته از باد سرد زمستاني را آرامشي روحبخش مي‌بخشد.

در اين بهار نو مردمان ديار سبز قزوين با قلب‌هاي پاك و زدوده از گرد و غبار سرما، گردشگران را به ميهماني خوبي‌ها و زيبايي‌ها دعوت مي‌كنند.

ادامه نوشته

اردبيل گذرگاه تاريخ ايران زمين

شهر اردبيل يكي از كهنترين شهرهاي ايران به شمار مي‌رود. اين شهر در طول تاريخ سياسي خود قرن‌هاي متمادي مركز آذربايجان و زماني پايتخت كشور ايران بوده است.

اردبيل آب و هواي معتدل كوهستاني دارد كه همين خصوصيات آب و هوايي به همراه چشمه‌هاي آبگرم متعدد از جمله سرعين، سردابه و برجلو در دامنه كوه آتشفشان خاموش سبلان سالانه هزاران نفر از مردم گرمازده را در فصل تابستان به سوي خود جلب مي‌كند و با امكانات مناسبي كه در محل آبگرم‌ها دارد پذيراي ميهمانان خود از اقصي نقاط ايران مي‌شود.

فلات اردبيل از دو رودخانه به نام‌هاي قره‌سو و بالخلو كه به ترتيب از كوه‌هاي طوالش و خلخال و سبلان سرچشمه مي‌گيرند آبياري مي‌شود و اغلب زمين‌هاي آن براي كشت انواع غلات و حبوب و سيب‌زميني مساعد است.

ادامه نوشته

دزفول آجری شهر جهان

شهرستان دزفول پايتخت مقاومت ملت ايران با 4762 كيلومتر مربع مساحت و بيش از 500 هزار نفر جمعيت شمالي‌ترين شهر استان خوزستان است. دزفول از شمال با استان لرستان، از شرق با شهر مسجدسليمان و استان چهارمحال‌وبختياري، از شمال غرب با انديمشك، از جنوب با شوشتر و اهواز و از غرب با شهر شوش دانيال همسايه است. دزفول از سطح دريا 143متر ارتفاع دارد و در فصل تابستان هواي گرم و در زمستان از هوايي معتدل برخوردار است.

ناحيه شمالي و كوهستاني دزفول شامل مناطق سردشت و شهيون است. رودخانه دز كه از بزرگترين رودخانه‌هاي آب شيرين خوزستان و ايران به شمار مي‌آيد، از وسط اين شهر عبور مي‌كند.

شكل‌گيري اين شهر به زمان شاپور اول ساساني برمي‌گردد. پس از غلبه شاپور اول ساساني بر سپاهيان روم و اسارت «والرين» امپراتور روم پادشاه ساساني به اسيران رومي فرمان داد تا براي جبران زيان‌هايي كه به شهرهاي ايران وارد كرده بودند تأسيساتي را در شهرهاي خوزستان ازجمله دزفول و شوشتر بنا كنند كه برخي از اين تأسثيسات مثل پل قديمي دزفول هنوز هم پابرجا است و به خاطر حفظ اين اثر باارزش، ميراث فرهنگي با همكاري شهرداري دزفول اقدام به ساخت دو رمپ دسترسي وسايل نقليه در ابتداي پل كرده است. قرار است اين پل با هزينه اوليه 250 ميليون تومان بازسازي و فقط محل عبور مردم شود

ادامه نوشته

مهربان، شهر هنرمندان قاليباف

بخش مهربان شهرستان سراب با سه شهر مهربان، شربيان و دوزدوزان، سه دهستان بزرگ آلان، برآغوش و اردلان و شربيان و 36 روستاي تابعه، يكي از مناطق قديمي، استان آذربايجان شرقي است كه ذخاير و منابع و معادن فراواني دارد. مهربان در 92 كيلومتري شرق تبريز واقع است و با شهرستان‌هاي بستان‌آباد، هريس، سراب، ‌ميانه و مشكين شهر در استان اردبيل مرز مشترك دارد. هواي اين منطقه معتدل، مايل به گرم است و آب آن از رودخانه‌هاي چاكي چاي و كهريز و تعداد زيادي چاه‌هاي عميق و نيمه‌ عميق تامين مي‌شود. تلخه‌رود در اين منطقه جريان دارد ولي به علت شوري آب آن قابليت استفاده در بخش كشاورزي را ندارد. مهربان در جلگه‌اي هموار قرار دارد و اقتصاد آن بر پايه كشاورزي، دامداري و قاليبافي استوار است. محصولات عمده مهربان غلات، حبوب و سيب زميني است. نام مهربان در وقفنامه رشيدي كه از طرف خواجه رشيدالدين فضل‌الله همداني در قرن هشتم هجري تنظيم شده قيد شده است و اين امر نشان مي‌دهد كه پيش از قرون هفتم و هشتم هجري نيز مهربان آباد بوده است. برابر اسناد موجود در آرشيو اسناد ملي شمال غرب كشور در تبريز، مهربان در سال 1135 هجري قمري توسط شاه‌ طهماسب دوم صفوي مصالحه شده است. اين سند داراي اطلاعات ارزشمند تاريخي در زمينه‌هاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و جغرافيايي است، به طوري كه هر فرازي از آن نكته بارزي را از يك دوره تاريخي مربوطه براي پژوهشگران و علاقه‌مندان پژوهش آشكار مي‌سازد. به علاوه جمله‌اي به خط شاه طهماسب دوم در حاشيه اين مصالحه نامه به چشم مي‌خورد كه شايد منحصر به همين سند باشد

ادامه نوشته

شهريار؛ نگين سبز استان تهران

در شهرستان شهريار 59 اثر باستاني شناسايي شده است كه 20 اثر آن در فهرست آثار ملي قرار دارد

برج مقبره بابامحمود از بناهاي شاخص و منحصر به فرد دوره سلجوقي در شهريار به شمار مي‌آيد

تپه جوقين يك قلعه نظامي مربوط به دوره ساساني بوده كه براثر فرسايش به شكل تپه درآمده است

دهستان اخترآباد در فصل بهار بويژه در اواسط ارديبهشت رويشگاه شقايق‌هاي وحشي مي‌شود

شهريار چون نگين سبزي در غرب استان تهران مي‌درخشد. شهريار شهر ياران است و يار مردماني است كه خسته از غوغا و هياهوي پايتخت به اين نگين سرسبز پناه مي‌آورند تا دمي بياسايند و در دل طبيعت ناب كه موهبتي الهي است گرد و غبار از دل و خستگي از تن بزدايند. شهريار يكي از قديمي‌ترين شهرستان‌هاي استان تهران با قدمتي بيش از 7000 سال است. براساس مطالعات باستان‌شناسي يكي از قديمي‌ترين روستاهاي اوليه، در قره تپه شهريار شناسايي شده است. در شهرستان شهريار 50 اثر و محوطه باستاني شناسايي شده است كه از اين تعداد 20 اثر فرهنگي تاريخي آن، در فهرست آثار ملي قرار دارد

ادامه نوشته

طبس عروس کویر ایران

با گذر از جاده‌هاي طولاني و عبور از کوير وارد شهري مي‌شويد که عروس کوير نام گرفته است با پايين دادن شيشه خودرو اولين چيزي که احساس مي‌شود هواي روح‌افزايي که با عطر بهار نارنج همراه شده است وشميم جان را نوازش مي‌دهد. ‏

گل‌هاي رنگارنگ در بولوار‌هاي خيابان همراه با درختاني که به شکوفه‌هاي بهاري مزين گشته‌‌اند، اولين چيزي است که نظر هر مسافر خسته‌ را به خود جلب مي‌کند.

به گزارش خبرنگار ايسنا، شهرستان طبس در پنجاه و شش درجه و 55 دقيقه طول جغرافيايي و 33درجه و 35 دقيقه عرض جغرافيايي از شمال به کاشمر و دشت کوير و شاهرود و از جنوب به کوير لوت و کرمان و از مشرق به فردوس و بيرجند و از سمت غرب به خور و بيابانک در استان اصفهان محدود است و در ارتفاع 660 متر از سطح دريا قرار دارد. ‏

منابع تاريخي و جغرافيايي و سفرنامه‌ها اين شهر را که هم اکنون صرفا با نام (طبس) يا (طبس گلشن) شناخته مي‌شود به صورت‌هاي (طبس)،(تبس)، (طبسين)، (طبسان)، (طبس تمر) و (طبس گيلکي) ضبط کرده‌اند؛ که به اين اسامي طبس خرما را هم بايد اضافه کرد.

ادامه نوشته

جندق

اين بار هم راهي كوير مي‌شويم و به جندق مي‌رويم. شايد نام جندق را به عنوان يك منطقه كمتر شنيده باشيد ولي با نام يغماي جندقي به عنوان يك شاعر بيشتر آشناييد. جندق شهري کوچک در حاشيه جنوبي کوير مرکزي ايران در شمال شرقي استان اصفهان قراردارد كه‌ از شمال به کوير بزرگ و از غرب به کوير ريگ جن و سلسله کوه‌هاي جندق، از جنوب به بيابان‌هاي اطراف خور و از شرق به حاشيه جنوبي دشت کوير محدود مي‌شود. پيشينه جندق به 2هزارسال مي‌رسد. جندق در مسير جاده تاريخي ابريشم،محل استراحت مسافران بوده است. قلعه‌اي در جندق به نام «انوشيروان» وجود دارد که تنها قلعه‌اي در کشور است که هنوز هم مردم در آن سکونت دارند. اين قلعه يکي از بزرگ‌ترين قلعه‌هاي تاريخي کشور است که از يک چهار ديواري که در هر گوشه آن برجي دارد، تشکيل شده است. اين قلعه تاريخي و ديدني، داراي دروازه‌اي است که داراي دو برج به ارتفاع 22 متر است که به سمت شرق باز مي‌شود. قلعه انوشيروان با معماري منحصر به فرد خود در ميان بافت تاريخي جندق واقع شده است. اگر در ميانه فصل تابستان که گرم‌ترين زمان در جندق است از قلعه انوشيروان بگذريد هواي مطبوع و خنکي را تجربه خواهيد کرد و اگر در فصل زمستان در کوچه‌هاي قلعه قدم بزنيد هواي نسبتاً گرمي را احساس مي‌كنيد. همچنين يك گنبد قديمي به نام«هشت درب» از زمان ساسانيان در اين منطقه وجود دارد .

ادامه نوشته

یزد و پیشینه تاریخی آن

استان يزد با حدود 131575 كيلومتر مربع وسعت، چهارمين استان وسيع كشور است كه درقسمت مركزي فلات ايران در حاشيه ي دشت هاي كوير لوت قراردارد وبين عرض هاي 29 درجه و52 دقيقه تا 33 درجه و27 دقيقه شمالي وطول 52 درجه و55 دقيقه تا 56 درجه و37 دقيقه شرقي واقع شده است.
استان يزد داراي 10شهرستان (يزد، ابركوه، اردكان، بافق، تفت، خاتم، صدوق، طبس، مهريز و ميبد)، 23 شهر ، 20 بخش و51 دهستان بوده با استان هاي سمنان از شمال غرب، اصفهان از غرب، فارس از جنوب غرب، خراسان جنوبي از شرق، خراسان رضوي از شمال شرق وكرمان از شرق وجنوب شرق همسايه است.
آب انبارها، بادگيرها، كوچه هاي آشتي كنان و آسياب هااز مشخصه هاي اين استان است.
از كوه هاي شاخص اين استان مي توان به شيركوه، خرانق، هدش، سياه كوه، معراجي، ساغند، هرات ومروست، ندوشن وبوستان اشاره كرد.
بهره برداري از سفره آب زيرزميني از طريق قنات صورت مي گيرد.ازقنوات مهم استان، مي توان به قنات اهرستان، دولت آباد، غياث آباد وزارچ اشاره كرد.
متوسط بارندگي در سطح استان 108 ميلي متر ، ميانگين درجه حرارت حداقل 20- و حداكثر 47+ درجه سانتيگراد مي باشد.

ادامه نوشته

جغرافیای سرزمین ایران

آب و هوا
ایران از لحاظ آب و هوایی یکی از منحصر به فردترین کشورهاست. اختلاف دمای هوا در زمستان میان گرمترین و سردترین نقطه گاهی به بیش از ۵۰ درجه سانتی گراد می‌رسد. به طور کلی ایران در منطقه‌ای قرار گرفته ‌است که از دید بارندگی در سطح نیمه خشک و خشک قرار می‌گیرد.
آب و هوای ایران متأثر از چندین سامانه می‌باشد:
1- سامانه پرفشار سیبریایی که با ریزش به عرض‌های جنوبی در نوار شمالی بارش باران و برف و کاهش دما و در سایر نقاط فقط کاهش دما را به همراه دارد.
2- سامانه باران‌زای مدیترانه‌ای که از سمت غرب وارد ایران می‌شود و موجب ریزش باران یا برف در بسیاری از نقاط غربی و میانی و شرق ایران می‌شود.
3- سیستم کم فشار جنوبی که در نوار جنوب و جنوب غرب موجب رگبار باران می‌شود.
میزان بارندگی در ایران بسیار متغیر است. در شمال به بیش از ۲۱۱۳ میلیمتر (رشت، ۱۳۸۳) نیز می‌رسد. در نواحی کویری بارش عمدتاً بسیار کم و در حدود ۱۵ میلیمتر است. بارش نواحی شمال غرب و غرب، دامنه‌های جنوبی البرز و شمال شرق تا حدودی قابل توجه (حدود ۵۰۰ میلیمتر) می‌باشد. در سایر نقاط میزان بارش از ۲۰۰ میلیمتر بیشتر نمی‌شود.
اختلاف دمای هوا در ایران در نقاط مختلف زیاد است. در حالی که در فصل زمستان دمای شهرکرد در شب به ۳۰- درجه هم می‌رسد، مردم اهواز هوای تابستانی معدل ۲۵ درجه را تجربه می‌کنند. هوای سواحل شمالی در تابستان گرم و مرطوب و در زمستان معتدل می‌باشد. نواحی شمال غرب و غرب تابستانهای معتدل و زمستان‌های سرد و نواحی جنوبی تابستان‌هایی شدیداً گرم و زمستان‌هایی معتدل دارند

ادامه نوشته

گلپايگان؛ جلوه‌اي از تاريخ و فرهنگ

گلپايگان با طبيعتي زيبا و دل‌انگيز، فرهنگي اصيل و مردماني مهربان و خونگرم، شهري نام آشنا در ايران زمين است.

در اين شهر، آثار تاريخي را به وفور مي‌توان ديد، آثاري كه بيننده را با خود حتي تا دوران پارينه سنگي به عقب مي‌برد. اين آثار ماندگار هر يك شناسنامه‌اي دارند كه براي آشنايي بيشتر مروري برآنها داريم. از طرفي فرهنگ اين خطه نيز گفتني بسيار دارد كه در اين گزارش به آن اشاره شده است:

گنبد بابامصري

گنبد بابامصري در مسجدي به نام مسجد ميرزا ابوالحسن قرار دارد و بيشتر در جنب اين گنبد حمامي هم به اين نام وجود داشته است.

اين بنا داراي ارزش تاريخي و هنري است و احتمالاً بناي آن در دوره ايلخاني روي بناي قديمي دوره سلجوقي ساخته شده است و تاريخ ساخت آن 1225 هجري قمري است

ادامه نوشته

چرا دریای پارس ؟

نويسنده: دکتر مهدی حسن زاده
خلیج فارس یا همان دریای پارس ، دریایی همیشه ایرانی و همیشه فارسی بوده و هست و خواهد بود و انبوهی از دلایل قطعی برگشت ناپذیر آن را برای همیشه اثبات کرده است که در این گفتار به آنها اشاره می گردد و هر یک از آنها را می توان و باید در قالب یک برنامه بسیار مفصل و حرفه ای شرح و بسط داده و ریزه کاری های آنها را آشکار نمود. در این راستا، یکایک شهروندان ایران می توانند و باید یکایک این دلایل را به ژرف ترین شیوه ممکن بررسی و ارزیابی و درک و هضم کرده، با بهره گیری از آنها در یکایک صحنه های جهانی از جایگاه ایران و ایرانی دفاع و توطئه های شرم آور بیگانگان را نه با برخوردهای سطحی و سرسری که با اقدامات ریشه ای و راهبردی خود ریشه زدایی و نابود نمایند.

هر ردیف از این گفتار نه یک دلیل که یک مجموعه و گروه و بسته از دلایل همگن و هم خانواده است که در جای خود و به هنگام مقتضی قابل شرح و بسط خواهند بود و شمار مجموع دلایل را به صدها دلیل استوار و بنیادین خواهند رساند. چکیده گروه ها و بسته های دلایل اثبات کننده اینکه دریای نیمروز باختری ایران یا همان خلیج جنوب غربی ایران نه خلیج عربی که خلیج فارس و دریای پارس است وجزیره های سه گانه مورد مناقشه بخش جدایی ناپذیر ایران بوده و خواهند بود، به شرح زیر است که طی چند شماره ارائه می گردند

ادامه نوشته

مسجد سلیمان کهن شهری آریایی

مسجد سليمان؛ اين شهر تاريخي بين کوه‌هاي زاگرس در استان خوزستان واقع ‌است.

اين شهر از شمال غرب به شهرستان شوشتر، از شمال به بخش لالي، از جنوب شرق به شهرستان ايذه، و از جنوب غرب به شهر اهواز محدود مي‌شود. ساکنان اين شهر را طوايف مختلفي از قوم بختياري تشکيل مي‌دهند ولي با کشف نفت در منطقه افراد ديگري از ساير مناطق به منظور کسب و کار به اين شهر آمدند و رفته رفته بصورت دائم در اين شهر ساکن شدند.

انديکا و لالي و دشت بزرگ از بخش‌هاي تابعه اين شهرستان هستند. مسجد سليمان جاذبه‌هاي تاريخي فراواني دارد و يکي از تفريحگاه‌هاي ديدني آن منطقه‌اي به‌نام تمبي است. يکي از مهمترين مکانهاي تاريخي و باستاني اين شهرستان نيز منطقه‌اي است بنام معبد سر مسجد که در شمال شرق شهر مسجد سليمان واقع ‌است.

هيات باستان‌شناسي فرانسوي سال 2007 در مسجد سليمان موفق به کشفيات مهمي شد. پروفسور گيرشمن رئيس اين هيات عقيده داشت که محل کنوني مسجد سليمان (پارسوماش و بعدها انشان ) قديمي‌‌ترين پايتخت پادشاهي هخامنشي بوده ‌است. يکي ازعوامل ايجاد و گسترش شهر مسجد سليمان اکتشاف نفت دراين منطقه ‌است. مي‌دانيم که، ويليام ناکس دارسي با بستن قراردادي با حكومت قاجار مجوز جستجو و اکتشاف نفت در ايران را گرفت و تيم اکتشاف وي اين طلاي سياه را براي نخستين بار در خاورميانه در مسجد سليمان کشف کرد. به يقين اين واقعه سرنوشت کشور ما و حتي منطقه خاورميانه را دگرگون ساخت. با توسعه صنعت نفت و پتروشيمي و همچنين ايجاد صنايع وابسته لزوم تسلط بر منابع نفتي و کشورهايي که داراي اين منابع هستند، در دستور کار قدرتهاي برتر اقتصادي، سياسي و نظامي وقت قرار گرفت.

ادامه نوشته

ایران سرزمین گل و بلبل

شايد جزاير قناري پر از قناري باشد، اما هيچ فرهنگي مثل فرهنگ ايران سرشار از آواز عاشقانه بلبل و دستان و هزار نيست و به راستي كدام بلبل در كجاي جهان و در كجاي تاريخ ادب، نغمه‌اي شورانگيزتر از بلبلان رها در شعرهاي عاشقانه و عارفانه حافظ داشته است؟ شايد هندوستان پر از طوطي باشد اما طوطيان شكرشكن شيرين‌گفتار «چهل طوطي» را كس ندارد. پرندگان همه‌جا مي‌پرند و نغمه سر مي‌دهند اما نغمه‌هاي حكمت‌آموز پرندگان منطق‌الطير فريدالدين عطار، بس دلنشين‌تر است. در شيراز، «شهرگل» نه تنها در شعر حافظ و سعدي، بلكه با قلم سحرانگيز نقاشان نيز ميخك‌هاي سرخ و زنبق‌هاي بنفش نيز به تصوير درمي‌آمد.

مشهورترين نقاش شيرازي، «استاد لطفعلي صورتگر شيرازي» بوده كه در اواسط قرن نوزدهم ميلادي (سيزدهم هجري) مي‌زيسته است. در سال‌هاي 1171 تا 1275 قمري، شيراز مركز نقاشي گل‌ها بوده است. مجموعه نقاشي‌هايي كه از گل در شيراز تهيه شده بود، مخصوص جلد كتاب‌ها بوده كه تاكنون نيز باقي مانده است. اين جلدها حاوي نسخه‌هاي خطي قرآن كريم هستند، بعضي از آنها امضا ندارند ولي برخي از آنها امضا دارند كه مهم‌ترين آنها از آثار لطفعلي صورتگر شيرازي بوده كه متعلق به قرن سيزدهم هجري است.

ادامه نوشته

شهر قم در ایران باستان

در باب اول کتاب «تاريخ قم» نوشته حسن بن محمد بن حسن قمی که کهن ترين سند تاريخی موجود درباره شهر قم می باشد، از قول مورخان قديم تر، از اسکندر، بهرام گور، طهمورث، لهراست، قباد، يزدگرد و چند تن ديگر، به عنوان بانيان اوليه شهر قم ياد شده است. شواهد و مدارک و آثاری که از دوران پيش از اسلام به دست آمده است، اثبات می کند که اين شهر در آن زمان، و به ويژه در عهد ساسانيان از شهرهای آباد و نسبتا مهم بوده است، زيرا در آن ها به وجود آتشکده آذر، يکی از آتشکده های مهم آن دوران، در قم اشاره شده است. در کتابی که به خط پهلوی به نام «خسرو کواذان و ريزکی» (يعنی خسرو پسر قباد و غلامی) از عهد ساسانيان باقی مانده است از زعفران قمی و نزهت گاه قم سخن به ميان رفته است که اين خود نشانه وجود اين شهر در آن تاريخ است: «خسرو از غلام خود موسوم به زيرک خوش آرزو پرسيد: اگر بويی شراب خسروانی و سيب شامی و گل فارسی و شاه سپرم سمرقندی و ترنج طبری و نرگس مسکی و بنفشه اصفهانی و زعفران قمی و بونی (بوانی) و نيلوفر سيرانی و «ند» را فراهم آوری از بوی بهشت بويی توانی برد.

ادامه نوشته

آب و هوای سرزمین ایران

ایران در منطقه­ی معتدله­ی خشک شمالی و در عرض متوسط روی کره زمین در ناحیه­ی جنب استوایی و استوایی قرار دارد. همین موقع جغرافیایی با دوری از دریاهای بزرگ، به ویژه جریانات هوایی موجب شده است تا آب و هوای ایران خشک و بَری باشد، اما به سبب وسعت بسیار و وجود عوارض گوناگون طبیعی مانند ارتفاعات بلند در شمال و مغرب و پستی­های وسیع، چون دشت­های مرکزی در داخل فلات و افزون بر آن، مجاورت دریای مازندران و خلیج فارس و اقیانوس هند ـ که هریک از این افق­ها، اقلیمی جداگانه می‌سازند، ایران از اقلیم مختلف و آب و هوای متنوع برخوردار است.
ایران فلاتی مرتفع، نزدیک به دشت­های وسیع آسیا که ارتفاع متوسط آن حدود 1200 متر از سطح دریاست. وضع چین‌خوردگی­ها و ارتفاعات که بلندی برخی از آن­ها از 4 هزار متر بیشتر است و وجود دریاهای شمال و جنوب که دور از نواحی مرکزی قرار دارند، به ویژه وضع قرار گرفتن کوه­ها که بر گرد ایران حلقه زده‌اند این کشور را از جمله کشورهای نادر جهان قرار داده است که می‌توان در آن انواع آب و هوا را شاهد بود.

ادامه نوشته

نيشابور خاستگاه علم و ادب

شهر نيشابور در گذر زمان، نشيب و فرازهاي بي‌شماري را پشت سر نهاده و سوانح زيادي را تجربه كرده و ديگر بار، ققنوس وار از دل خاكستر ايام بال گشوده و زندگي نويني را آغاز کرده است.نام اين شهر در اوستا «رئونت» آمده که به معني دارنده شكوه و جلال است. اين واژه در گذر زمان و دگرگوني زبان اوستايي به پهلوي به «راي‌اومند» تبديل شد. در نبشته‌هاي پهلوي، اين واژه به عنوان صفتي براي خداوند آمده است که در سر آغاز بيشتر نامه‌هاي پهلوي به چشم مي‌خورد. از اين رو مي‌توان دريافت كه آن شهر باستاني تا چه پايه نزد ايرانيان ارجمند بوده است، كه با چنين صفتي از آن ياد مي‌كنند. هم اكنون نيز بخش غربي نيشابور تا مرز سبزوار «ريوند» نام دارد. بر اساس متن کهن «نام شهرستان‌هاي ايران» اين شهر در زمان شاپور اردشير ساساني دوباره ساخته شد. در اين نامه از نيشابور به نام «نيوشاپوهر» ياد شده است.‏

ادامه نوشته

شهميرزاد؛ «زمرد» کوير

يک بار ديگر راهي کوير مي شويم و در سر راه در 20کيلومتري مرکز استان کويري سمنان به شهميرزاد مي رسيم. اما قرار نيست که در گرماي کوير جاخوش کنيم. و يکي از گرمترين استان هاي کشور و در يک منطقه کويري را براي سفر انتخاب کنيم در حالي که در فاصله 20دقيقه اي از چنين منطقه گرمي بهشتي در انتظار است که از طبيعتي زيبا و و سرسبز برخوردار است. ديدن چشمه هايي که از جاي جاي ديواره هاي البرز در اين منطقه جاري مي شود از بهترين آب?هاي معدني به حساب مي آيد. جالب آن?که در بخش شمالي شهر، وجود پيست اسکي برجذابيت هاي آن مي افزايد. علاوه بر همه اين ويژگي?ها شهميرزاد سابقه تاريخي را نيز در شناسنامه دارد.

شواهد نشان مي دهد قدمت شهميرزاد به قبل ازمهاجرت قوم آريا به سرزمين ايران مي رسد و تا بخشي از جنگ?هاي دوره کيانيان و پيشدادي نيز در آن سکونت ادامه داشت و در اواخر دوره هخامنشي مورد حمله سپاه اسکندر قرار گرفته است . در دوره اشکاني به دليل نزديکي با صد دروازه و خوش آب و هوا بودن و وجود مناظر بسيار زيبا و دل انگيز مورد توجه قرار گرفــته و سپس در دوره ساسانيان وحکومت اسپهدان طبرستان ،اهميت و اعتبار شهميرزاد به اوج رسيد.

ادامه نوشته

استان مركزي؛ سرزمين آفتاب

سفر به استان مركزي، اين قلب ايران، سرزمين آفتاب و در همسايگي كوير مركزي و تنفس در باريكه راه‌هاي كوهستاني البرز و زاگرس واقعا دلپذير است.اقليمي با گويش‌هاي گوناگون، آبادي‌هاي آباد، آتشكده‌هاي باشكوه، قلعه‌ها و ارگ‌هاي تاريخي كه باوجود فاصله كوتاه از پايتخت، هنوز بسياري از مردم كشورمان حتي با نام‌هاي آنها ناآشنايند. شايد در تمامي اين سال‌ها هرآنچه از استان مركزي مي‌دانيم در عبارات «انار ساوه» و «گل محلات» خلاصه شده است. غافل از آنكه هر شهر و هر بخش اين خطه از بناهاي تاريخي، جاذبه‌هاي گردشگري و حتي توانمندي‌هاي صنعتي ويژه‌اي برخوردار است كه آشنايي با آنها مي‌تواند مسيرگردشگري بسياري از مسافران هميشگي به مقصد شمال كشور را تغيير دهد يا دست كم تنوع بخشد.

ادامه نوشته

پردیس کوه

نام اين کوه باستاني پرديس است در حومه شهرستان جم از توابع عسلويه استان بوشهر و در نيمه هاي راه بندر کنگان به فيروز آباد شيراز قرار دارد .نکات قابل توجهي كه در اين کوه باستاني وجود دارد : 
1. قله اين کوه نزديک ترين نقطه زمين به خورشيد است چون بالاترين ارتفاع در نزديکي خط استواست .

2. آتشکده فوق العاده باستاني که در قله کوه قرار دارد ، محل تولد و غسل تعميد پدر جمشيد جم است .

3. مغناطيس فوق العاده قوي کوه در جهان زبانزد است و اگر در فاصله 50 تا 100 متري کوه يعني تقريبا انتهايي ترين نقطه مشخص اسفالت با ماشين توقف کني و ترمز دستي را بخوابانيد ، ماشين بجاي سر پائيني به نرمي به سمت کوه کشيده مي شود که البته همين مغناطيس براي رانندگان نا آشنا بسيار دردسر ساز بوده و تا کنون تعداد زيادي از خودروها بي اختيار با کوه تصادف کرده اند .

ادامه نوشته

ري‌شهر پیشینه ی چند هزارساله

با شنيدن نام ري‌شهر ، ذهن ما متوجه شهرري در اطراف تهران مي‌شود اما بايد سفري داشته باشيم به بوشهر زيبا و مردمان خونگرم آن خطه. ري‌شهر در جنوب بوشهر قرارگرفته و آثاري كه در آن كشف شده است پيشينه آن را به هزاره سوم تا هزاره اول پيش از ميلاد مي‌رساند.

آثاري كه نزديك به يك قرن و نيم پيش به وسيله فرانسويان در ايـن منطقــه به دســت آمد شامل کتيبه‌هاي ميخي عهد «شو تروک ناخنوته» و آثار بناها و اشيا مفرغي و سفال‌هاي نقش داراست، كه نشان مي‌دهد ري‌شهر ازهزاره دوم پيش از ميلاد يکي از شهرهاي مهم امپراتوري عيلام بوده‌است.

ادامه نوشته

پايتخت‌هاي ايران پيش از اسلام

دوره‌ي هخامنشي: از حدود اواخر سده‌ي هفتم تا اواسط سده‌ي ششم پيش از ميلاد، هخامنشيان فرمان‌روايان محلي «انشان» (Anshan) در دشت بيضا و ديگر بخش‌هاي منطقه‌ي فارس بودند. كورش بزرگ شهر «پاسارگاد» را در زمان شهرياري‌اش بنيان نهاد و آرامگاه‌اش در آن جا، به گونه‌اي زيارتگاه دودماني تبديل شد. پاسارگاد در زمان جانشينان كورش، به عنوان «شهر تاج‌گذاري» به جا ماند. گفته شده است كه پرستشگاهي مختص به «ايزدبانوي جنگ» (كه معمولاً همان "اناهيتا" دانسته شده) نيز در آن جا وجود داشته است. آرامگاه كورش در دوران اسلامي، با منسوب شدن به مادر سليمان (با عنوان "گور مادر سليمان") همچنان مقدس ماند و در زمان اتابكان سلغوري (668-543 ق.) اين محل با افزودن چند كتيبه‌ي عربي، يك مسجد و مدرسه‌اي، آراسته گرديد.
شهر پارس (Parsa) را نيز در منطقه‌ي فارس، داريوش بزرگ و دو تن از جانشينان‌اش در دامنه‌ي كوه رحمت، از حدود سال 520 پ.م. برپا ساختند، هر چند كه از اين محل به صورت فصلي استفاده مي‌شد. در اين شهر، يك معبد اناهيتا و نيز بايگاني بزرگي وجود داشت. تخت جمشيد [دژ سلطنتي- اداري واقع در اين شهر] تا پيش از غارت شدن و سوختن به دست اسكندر، عموماً براي يونانيان ناشناخته بود. به دليل اهميت نمادين شهر پارس، و با توجه به اين حقيقت كه ويرانه‌هاي تخت جمشيد، بهترين اثر تاريخي محفوظ مانده‌ي ايران باستان است، ارج و حرمت آن به عنوان مكاني منحصر به فرد، براي صدها سال تداوم يافته است

ادامه نوشته

پیشینه اهواز

ظاهراً اهواز در دوران پيش از اسلام شهر آباد و رشد يافته‌اي بوده كه يا با شهر Aginis ي كه جغرافي‌نگاران يوناني بدان اشاره كرده‌اند مطابق بوده و يا با شهر Tareiana اي كه در اسناد هخامنشي مورد اشاره قرار گرفته و جاده‌ي شاهي شوش به تخت جمشيد و مركز فارس، از آن جا و از روي پلي از قايق‌ها كه بر روي رود كارون تعبيه شده بود، مي‌گذشته است. يكي از فرمان‌دهان اسكندر به نام نئارخوس در پايان سفر دريايي حماسي خود از هند به انتهاي خليج فارس، ناوگان‌اش را بدين شهر رانده بود.
نام اهواز (جمعِ مكسر ”هوز“) به نام «خوزي» (در منابع يوناني ouxioi؛ در متون هخامنشي huja = ايلام)، كه مردمان اصلي اين ايالت بودند و نام خود را نيز بدين ايالت بخشيده‌اند (خوزستان) باز مي‌گردد. ظاهراً زبان اختصاصي اين مردم تا زمان ساسانيان بر جاي بوده است.

ادامه نوشته

جاذبه‌هاي گردشگري بيابان‌ها و کويرهاي ايران

دکتر پرويز کردواني

کشورهايي که در نيمکره شمالي زمين در عرض جغرافيايي 15 تا 45 درجه واقع شده‌اند، در نوار خشک يا بياباني کره زمين قرار دارند (مانند ايران، عربستان، صحراي آفريقا، امارت و غيره)؛ زيرا در اين عرض جغرافيايي «هواي پر فشار مجاور حاره‌اي» حاکم است.

اين هواي پر فشار با دو اثر و ويژگي خود به هر منطقه‌اي که بوزد، مانع بارندگي مي‌شود: پراکنده کردن هوا و ندادن امکان صعود به آن. به طور کلي اين طور مي‌توان گفت: آن هوايي ايجاد بارندگي مي‌کند که ناپايدار باشد؛ يعني امکان صعود داشته باشد، سرد بشود تا ذرات ابر بتوانند سرانجام به صورت ريزش‌هاي جوي (بارن، برف و تگرگ) به سطح زمين بريزند. هواي پر فشار چنين امکاني را نمي‌دهد. کشور عزيزمان ايران که تقريباً در عرض جغرافيايي 25 تا 40 درجه شمالي قرار دارد، درست در داخل يا بهتر بگوييم درمغز و هسته اين عرض جغرافيايي بوده و لذا تحت تاثير شديد هواي پر فشار مجاور حاره‌اي واقع شده است؛ از اين روي مي‌بايست سراسر آن داراي آب و هواي خشک و بياباني و فقير از لحاظ بارندگي مي‌شد، مانند: امارات متحده عربي و ديگر شيخ نشين‌هاي خليج فارس، عربستان، صحراي آفريقا و غيره.

اما خوشبختانه در طول دروه زمين ساختي يا تکامل کره زمين در محدوده کشور ما، دو پديده اتفاق افتاده يا عوارض طبيعي به وجود آمده که در بسياري از مناطق آن، اثر بسيار نامطلوب هواي پر فشار مجاور حاره‌اي و نيز بادهاي آليزه که آنهم در همين عرضهاي جغرافيايي باعث خشکي آب و هوا مي‌شود، از بين رفته و ايران داراي انواع مختلف آب و هوا و از اين لحاظ يک کشور تقريباً استثنايي در جهان شده است. يکي از اين دو پديده،خشک شدن درياها ولي باقي ماندن دو دريا در شمال و جنوب کشور است(درياي خزر در شمال، خليج فارس و درياي عمان درجنوب) و ديگري، چين خردگي و کوهستاني شدن قسمت اعظم آن است.


ادامه نوشته

وصیت نامه ی کوروش

من در طول مدت عمر خود هر آرزویی كه داشتم برآورده شد ، دست به هر كاری كه زدم پیروز شدم دوستان و یارانم از تدبیر من برخوردار بودند .
دشمنانم جملگی فرمانم را با رقبت گردن نهادند.
قبل از من وطنم سرزمین كوچك و گمنامی بود كه هر سال مورد تاخت و تاز و تجاوز قرار می گرفت و حالا درآستانه مرگ من ، آنرا بزرگترین و مقتدرترین و شریف ترین كشور آسیا به دست شما می سپارم .
من به خاطر ندارم در هیچ جهادی برای عزت ، سربلندی و كسب افتخار برای ایران زمین مغلوب شده باشم . جمله آرزوهایم برآورده شد و سیر زمان پیوسته به كام من بود . اما از آنجا كه از شكست در هراس بودم ، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم . حتی در پیروزیهای بزرگ خود ، پا از اعتدال بیرون ننهادم . حال كه مرگ من نزدیك است خود را بسی خوشبخت میدانم زیرا : فرزندانی كه خداوند بر من عطا فرمود همگی سالم و در عین حال عاقل هستند و وطنم ایران از همه جهات مقتدر و پرشكوه می باشد و آیندگان مرا مردی خوشبخت و كامیاب خواهند شمرد .
من پیوسته معتقد هستم كه روح انسان پس از خروج از كالبد خاكی ، محو و فناپذیر نمی گردد . مرگ چیزی است شبیه به خواب .
در مرگ است كه روح انسان به ابدیت می پیوندد و چون از قید و علایق آزاد می گردد به آتیه تسلط پیدا میكند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنین بود كه من اندیشیدم به آنچه كه گفتم عمل كنید و بدانید كه من همیشه ناظر شما خواهم بود ، اما اگر این چنین نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسید كه در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست از كژی و ناروایی بترسید .
اگر اعمال شما پاك و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد یافت ، ولی اگر ظلم و ستم روا دارید و در اجرای عدالت تسامح ورزید ، دیری نمی انجامد كه ارزش شما در نظر دیگران از بین خواهد رفت و خوار و ذلیل و زبون خواهید شد
من عمر خود را در یاری به مردم سپری كردم . نیكی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت كه از همه شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود .
دیگر بس است ، پس از مرگ بدنم را مومیایی نكنید و در طلا و زیور آلات و یا امثال آن نپوشانید . زودتر آنرا در آغوش خاك پاك ایران قرار دهید تا ذره ذره های بدنم خاك ایران را تشكیل دهد .
چه افتخاری برای انسان بالاتراز اینكه بدنش در خاكی مثل ایران دفن شود

هرمز؛ جزيره شگفتي‌هاي طبيعت

جزيره هرمز واقع در دهانه دریای پارس از نظر نظامي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و زيست‌محيطي ارزش و ظرفيت‌هاي فراواني دارد. وجود معدن خاك سرخ، چشم‌اندازهاي زيبا، تنوع چشمگير كاني‌ها و رخنمونرهاي زمين‌شناسي، وجود آبسنگ‌هاي مرجاني، سواحل صخره‌اي، غارهاي دريايي و شكل و جنس متنوع كرانه‌هاي ساحلي در كنار پوشش گياهي بومي و حيات وحش ساكن در اين جزيره و برخي يادمان‌هاي تاريخي و فرهنگي پيوند خورده با زندگي بومي از جمله ويژگي‌هايي است كه مي‌تواند طبيعت گردان را به سوي اين جزيره بكشاند.

جزيره هرمز اصولاً يك گنبد نمكي است كه در آن سازندهاي آذرين و غالباً آتشفشاني تيپ غالب سنگ‌شناسي را تشكيل مي‌دهد.

چشم‌اندازها و منابع تفرجي طبيعي جزيره هرمز شامل آبسنگ‌هاي مرجاني در آب‌هاي ساحلي، جنگل‌هاي مانگرو، لاك‌پشتان دريايي، پرندگان آبزي، غارهاي دريايي و كرانه‌هاي سنگي، پهنه‌هاي جزر و مدي، سواحل شني ـ ماسه‌اي و ناهمواري‌هاي زمين‌شناختي است كه آشنايي بيشتر با آنها خالي از لطف نيست.

*آبسنگ هاي مرجاني:‌آبسنگ‌هاي مرجاني از زير سيستم‌هاي دريايي هستند كه در آب‌هاي كم‌عمق گرمسيري و نيمه گرمسيري يافت مي‌شوند. اين اكوسيستم‌ها به طور عمده شامل بستر سخت و مشخصاً با صخره‌هاي آهكي هستند كه در آنها مرجان‌ها به همراه خرده سنگ‌ها و ماسه‌هاي پراكنده غالب هستند. آبسنگ‌هاي مرجاني پس از جنگل‌هاي گرمسيري دومين بيوم غني دنيا را تشكيل مي‌دهند. آبسنگ‌هاي مرجاني هرمز با 125 هكتار وسعت در جنوب شرق جزيره قرار دارند. اين زيستگاه مكان مناسبي براي تغذيه و فعاليت لاك‌پشتان دريايي است و تنوع آبزيان در آن بالاست. اين مرجان‌ها در زمان جزر از آب خارج مي‌شوند و يكي از جاذبه‌هاي طبيعت گردي جزيره هرمز به شمار مي‌آيند.

ادامه نوشته

ایلام سرزمین چهار فصل

استان ايلام را بدون ترديد بايد در رديف  استانهاي  چهار فصل ايران دانست . زيرا در هر فصل سال جلوه اي بديع از ديگر فصل ها را مي توان درآن مشاهده كرد. زيبايي منحصر به فرد قلل برفگير و دشت هاي گسترده آن از جمله قابليتهاي ناشناخته طبيعي استان ايلام است .

استان ايلام  با گستره خود دنيايي از زيبايي و تنوع طبيعي را  پيش چشم گردشگران قرار مي دهد . شگفتيهاي طبيعت را مي توان در بلنداي گردنه قلاجه به عنوان نقطه انتهاي  استان كرمانشاه و ابتداي سرزمين ايلام تا انتهاي كوهستان  كبير كوه كه در جنوب غربي كشوردو منطقه پشتكوه و پيشكوه را تقسيم كرده ، مشاهده كرد كه همه جا به چشم مي آيد .

در چشم اندازهاي  استان ، تپه ماهور هاي سر سبز و ديواره هاي كوهستاني طويل و مرتفع بيشتر در معرض ديد قرار دارند ، اما جنگل هاي وسيع و عرصه هاي طبيعي با گونه هاي متنوع و زيباي گياهي و جانوري ، غار هاي آبي و رود خانه هاي  خروشان و بركه و آبگير هاي دل انگيز نيز در بستر طبيعت استان ايلام جاي دارند .

كوهستانهاي پر برف استان ، سرچشمه چند رود خانه خروشان هستند كه در ميان ارتفاعات راه خود را به سوي دشت هاي جنوب كشور آغاز مي كنند . از كوهستانهاي مشهور ايلام مي توان به مانشت ، قلارنگ ، شرازول ، اناران ، سيوان ، ميمك و...اشاره كرد.

شهر ايلام با تفريحگاههاي تجريان ،تنگ ارغوان، تنگ دالاهو، ششدار، پارك جغا سبز ، آبشار هاي سر طاف و چل آو نوازشگر روح  هر بيننده اي هستند.

ادامه نوشته

بهبهان؛ شهري از هزاره دوم پيش از ميلاد

شهرستان بهبهان با وسعتي معادل 3195 كيلومتر مربع در جنوب غرب استان خوزستان قرار دارد.

اين شهرستان از سه بخش تشكيل شده است.

بخش مركزي: متشكل از شهر بهبهان و حومه و دهستان‌هاي دودانگه و تشان با وسعت 2086 كيلومترمربع.

بخش زيدون: به مركزيت شهر سردشت، مشتمل بر دهستان‌هاي سردشت و درونك با وسعت 990 كيلومترمربع.

بخش آغاجاري: با وسعت 119 كيلومترمربع. اين شهرستان زيبا از طرف شمال و شمال شرق به استان كهگيلويه و بويراحمد (دهدشت و ليكك)، از جنوب به بخش زيدون، از غرب به آغاجاري و شهرستان اميديه (جايزان) و از شرق به شهرستان گچساران محدود مي‌شود.

* ويژگي‌هاي طبيعي

كوه‌ها: در شمال دشت بهبهان رشته كوه خوييز برفراز تنگ شيخ و كوه حاتم با ارتفاع بيش از 2100 متر قرار دارد. در جنوب اين دشت پازنان و دريزه كوه با حداكثر ارتفاع 600 متر، در غرب آل‌كوه و زرد با ارتفاع حداكثر 785 متر و در شرق كوه رمه‌چر (احمد و محمد) با حداكثر ارتفاع 700 متر واقع است.

آب و هوا: بهبهان آب و هواي نيمه بياباني يا كوهپايه‌اي دارد. حداكثر دماي بهبهان در تير و مرداد به بيش از 50 درجه مي‌رسد و حداقل آن صفر درجه است كه در آذر و دي شاهد آن هستيم.

ادامه نوشته

کرمان سرزمین شگفتی ها

کره زمين، مجموعه‌اي از فراواني‌ها و جلوه‌هاي متنوعي است که جداي از تقسيمات سياسي و جغرافيايي به شکل خاصي سطح آن را پوشانده‌اند. ايران بخش کوچکي از اين کره بزرگ و عجيب است که به خاطر شرايطي که همواره در طول تاريخ با خود همراه داشته، سرزميني قابل توجه بوده است. سرزميني که شرايط ويژه تاريخي، فرهنگي و جغرافيايي آن باعث شده که در ادوار مختلف، سرنوشت‌هاي متفاوتي را تجربه کند و کرمان، ويتريني از اين سرزمين است.

ويتريني که آراسته به ترين‌هاي متنوع و جذابي است که هر يک جلوه‌اي از شکوه ارزش‌هاي ايران زمين است. در اين مقاله نگاهي گذرا خواهيم داشت به بخشي از آنچه که در استان کرمان جاي دارند و در ايران و در جهان بي‌همتا و منحصر به فرد مي‌باشند.

کلوتهاي شهداد، شگفت انگيزترين عارضه‌هاي کويري جهان
کوير لوت به عنوان بخش قابل توجهي از استان کرمان، ميزبان شگفت انگيزترين عارضه‌هاي طبيعي و منحصر به فردي است که با توجه به ساختار و فضاي بيروني که از خود به نمايش مي‌گذارند تحسين و تامل هر بيننده‌اي را بر مي‌انگيزد. شهر ارواح، بزرگترين شهر کلوتي جهان، سرزمين عجايب و ... نامهايي است که بسياري از گردشگران، عابران و خصوصاً شرق شناساني چون «سون هدين سرپرسي سايکس» پس از رسيدن به کلوت‌ها بر لب آوردند. منطقه اي به وسعت 80×140 کيلومتر که در وسط لوت به شکلي مواج تشکيل شده است. منطقه اي که در 150 کيلومتري شرق شهر کرمان و در 30 کيلومتري شهداد قرار گرفته است

ادامه نوشته

زنوزق» مرند؛ شاهكار مشترك انسان و طبيعت‏

زنوزق نام روستايي است كه به عنوان بزرگترين روستاي پلكاني ايران با منظره‌اي بسيار زيبا و مردماني ميهمان نواز در شمال غرب آذربايجان شرقي قرار گرفته است.

به گزارش خبرنگار مهر، اگر انبوهي و تراكم درختان سيب و زردآلو مجال بدهد. مي‌توانيد از لابلاي آنها منظره جالب خانه‌هايي را ببينيد كه تنشان را با كاه و گل اندود كرده‌اند، پشت به پشت هم، مثل قطاري از الوار از دامنه كوه بالا رفته‌اند و تمام فضاي موجود بين آنها را درختان بلند و كهني پر كرده است كه آويزهاي زرد، سبز و سرخي از جنس زردآلو، گردو و سيب دارد.

اينجا «زنوزق» است، روستايي در دل كوه، پلكاني، سرسبز و بسيار پاكيزه، روستايي با هواي مطبوع و مردماني مهربان...

اين روزها انجام هر كاري سخت باشد، سفر رفتن و بودن در مناطقي كه از هواي مطبوعي برخوردارند لذت‌بخش است. براي فرار از زندگي ماشيني و ديدن يك تابلو منحصر به فرد نقاشي از آثار مشترك طبيعت و انسان‌هاي سختكوش كوهستان نشين، مي‌توانيد به آذربايجان شرقي برويد سفري خاطره‌انگيز تا روستاي زنوزق.‏

بعد از رسيدن به شهر تبريز و ادامه مسير تا شهر مرند، در ميان باغ‌هــاي پربار و رنگارنــگ، روستاي زنوزق خودنمايي مي‌كند كه عنوان بزرگترين روستاي پلكاني ايران را دارد.

زنوزق در كوهپايه‌هاي كوه قلعه قرار دارد و به همين خاطر از اصول معماري پلكاني ايران هم استفاده كرده؛ اتفاقا به همين دليل هم به زنوزق يا «زنوز داغ» مشهور شده، يعني زنوز كوهستاني كه به مرور و در گويش عاميانه به زنوزاغ و زنوزق تبديل شده است

ادامه نوشته

دوست روشنان

دوست روشنان یا دوست روشنی ها که مانی خود آنرا معشوقه روشنی نامیده, نام ایزدبانویی مانوی است که در اسطوره آفرینش مانوی بهنگامی که مهرایزد برای نجات هرمزدبغ وارد جهان تاریکی شد دوست روشنان کننده صحنه نبرد بود.این ایزدبانو نماد زیبای نور نیز تلقی می شده است.او در آن نبرد اسطوره ای شماری از نیروهای تاریکی را به اسارت گرفت. مری بویس اسطوره شناس مشهور نقش اصلی دوست روشنان را ناشناخته میداند.در متون قبطی و سریانی او که به پنج نیرو مجهز است درنهایت خود هرمزدبغ را نجات میدهد.

منشور بزرگمرد تاريخ

اولین پادشاه ایران كه بود؟


ادامه نوشته

کدکن یادگار ایران کهن

زادگاه عطار نیشابوری و شفیعی کدکنی

شهر سرسبز و کوهپایه‌ای کدکن در ۱۴۰ کیلومتری جنوب غربی مشهد و تقریبا در مرکز استان خراسان رضوی ( حدفاصل چهار شهر مهم مشهد و نیشابور در شمال‌ غربی و شمال و تربت حیدریه و کاشمر در جنوب غربی و جنوب شرقی آن ) واقع شده و سال‌ ها مرکز دهستان کدکن و جلگه‌ رخ با بیش از ۱۲۰ پارچه آبادی بوده است . شهر بر دامنه کوهپایه ‌ای وابسته به رشته کوهی قرار دارد که در جنوب آن قرار گرفته و آن را از جلگه ‌های وابسته به تربت حیدریه و کاشمر جدا می‌ سازد . این رشته کوه در کدکن و شاید به خاطر اینکه دره‌ های آن دیرزمانی از سال پوشیده از برفاند " سپیدر " نام دارد و قله معروف ملکوه ( ملکان ) با ۳۰۱۳ متر ارتفاع یکی از بلندی ‌های آن است .

متاسفانه در مورد گذشته کدکن و جلگه رخ که روزگاری ربعی از ربع ‌های نیشابور و یکی از ولا‌یات دوازده‌ گانه آن به ‌شمار می‌ آمده است ، هنوز پژوهش چندانی صورت نگرفته و اطلا‌ع دقیقی در دست نیست . برکناری نسبی از راه‌ های اصلی ارتباطی خراسان بزرگ ، بی ‌توجهی مورخان ‌و نویسندگان به زندگی مردم و کم ‌توجهی مسوولا‌ن سیاسی باعث شده که این شهر از حداقل امکانات برخوردار بوده و باشد .

ادامه نوشته

اشترانكوه بام استان لرستان

اشترانكوه رشته‌كوهي در شرق استان لرستان است كه لقب بام لرستان را دارد و بلندترين رشته كوه اين استان و يكي از كوه‌هاي بلند زاگرس است. اين رشته‌كوه به درازاي 50 كيلومتر هشت قله بالاي 4000 متر دارد كه بلندترين قله‌اش به نام «سن بران» با 4050 متر بلندي در نزديكي درياچه گهر واقع است. يكي از سرشاخه‌هاي رود دز به نام «ماربره» از اشترانكوه سرچشمه مي‌گيرد. قله‌هاي بلند و پربرف، دره‌هاي ژرف، رودهاي هميشگي، پوشش گياهي و جانوري گوناگون، روستاهاي كوهپايه‌اي از ويژگي‌هاي اشترانكوه است. گفته مي‌شود اين كوه به سبب وجود قله‌هاي هشتگانه كه هر كدام بلندتر از 4000 متر است و مانند كارواني از شتر به رديف قرار گرفته‌اند به شتركوه يا اشترانكوه معروف شده است. قله‌هاي مهم آن چال ميشان، گل‌گل، گل‌گهر، سن‌بران، كوله لايو، ميرزايي، فيالسون، لگه، سراب‌شاه تخت، سوزني مهرجمال، پياره دره تخت، پياره كمندون، ازنادر و كوله‌جنو نام دارد. در ارتفاعات اشترانكوه دره‌هايي يخچالي هست كه در زبان بومي به آنها چال مي‌گويند. از جمله اين چال‌ها مي‌توان از چال ميشان، چال كبود، چال بران، چال فيالسون، چال شاه‌تخت، چال پيارو و چال همايون نام برد. رودهاي كوچك بسياري از قله‌هاي اين كوه سرچشمه مي‌گيرند كه مهره زرين، ماربره، گهرود، دره‌دايي و دره دزدان از آن جمله‌اند. «درياچه گهر» در يكي از دامنه‌هاي جنوب غرب اشترانكوه و در دره گَهَررود قرار دارد. اين رشته كوه در سال 1340 از نظر گونه‌هاي جانوري و گياهي جزو بخشي از مناطق حفاظت شده و در سال 1348 جزو بخشي از محيط زيست جهاني قرار گرفت. از گونه‌هاي جانوري آن مي‌توان به خرس قهوه‌اي، روباه، كفتار، گراز، گرگ خاكستري، بزكوهي و قوچ و از پرندگان به عقاب، كبك، شاهين، جغد و اردك اشاره كرد كه همگي زيرپوشش محيط زيست هستند. در اشترانكوه پسته كوهي به فراواني يافت مي‌شود و در پوشش گياهي گوناگونش و در استپ‌ها در شيب ملايم برخي دامنه‌ها گل‌هاي طبيعي و خودرو مأمن مناسبي براي جانوران بومي اشترانكوه است.

ادامه نوشته

پیشینه تهران

تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بوده و مدعیان همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار می‌داده‌اند.

روستای تهران به واسطه برخورداری از حفره‌های زیر زمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالاً مورد تعقیب مدعیان قرار داشته‌اند.

از سوی دیگر، کاروان‌های بزرگی که از محورهای مورد بحث عبور می‌کردند شکارهای سودمندی بودند و اغلب مورد حمله و چپاول واقع می‌شدند. بعضی روستاهای تهران کانون چپاولگران و نهانگاه کالاهای دزدیده‌ شده بود و این وضع تا زمان شاه تهماسب صفوی که قزوین را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمود ادامه داشت. تهران ترقی و حرکت سریع خود به سوی پیشرفت را از سال انتقال پایتخت به قزوین آغاز کرد و شاه تهماسب صفوی به دلیل آنکه سید حمزه، جد اعلای صفویه در شهر ری و در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم مدفون بود گاه به زیارت می‌رفت. او با افزایش رفت و آمدهایش دستور داد پیرامون شهر باروی محکمی برای وی بسازند. همچنین دستور داد بناهای جدید بسازند که درسال 971 ﻫ- ق با ایجاد 114 برج (به تعداد سوره‌های قرآن) در تهران آغاز شد. وی دستور داد در زیر هر برج یکی از سوره‌های قرآن را دفن کنند.

ادامه نوشته

کندوان سومین روستای شگفت انگیز جهان

طبق تصور بیشتر ایرانی‌ها روستای کندوان، یکی از 3 روستای سنگی - صخره‌ای دنیا، در حوالی تونل کندوان قرار دارد اما در حقیقت اینطور نیست و این روستای شگفت‌انگیز و منحصربه فرد در استان آذربایجان شرقی، تبریز قرار دارد.

پروفسور دیوید رول، باستان شناس مشهور انگلیسی معتقد است این روستا محل هبوط حضرت آدم است و احتمالا بهشت عدن در آن جا واقع شده است. در حالی‌که اطمینانی در صحت گفته‌های این باستان شناس انگلیسی وجود ندارد
ادامه نوشته

فيروزكوه

فيروز كوه واقع در منتهي اليه شمال شرق استان تهران از شمال و شرق به استان مازندران، از جنوب و جنوب شرق به استان سمنان و از غرب به شهرستان دماوند محدود مي‌شود. اين شهرستان بر روي بخشي از سلسله جبال البرز مركزي قرار گرفته است و به همين خاطر ناهمواري‌هاي بسياري دارد. قلل مرتفعي مانند ميشينه مرگ لزور (4076 متر) همچون ديواري اين شهرستان را از مناطق شمالي كشور جدا مي‌كند كه در بين اين قلل سرشاخه‌هاي رود خانه حبله رود جاري است. كوه پل، كوه نواسدر و كوه تپه مراد از ديگر كوه‌هاي فيروزكوه به شمار مي‌آيد.‏

فيروزكوه تابستان معتدل و خنك دارد و در زمستان از سردترين نقاط كشور است.‏

اين شهرستان با 2261 کيلومتر مربع مساحت، 12 درصد از مساحت کل استان تهران را به خود اختصاص داده‌است. شهرستان فيروزکوه، در حال حاضر دو نقطه شهري دارد شهر فيروزكوه و شهر ارجمند. فيروز كوه دهستان پشتكوه، دهستان شهرآباد، دهستان حبله رود و شهر فيروزكوه را در بر‌مي‌گيرد و بخش ارجمند نيز 23 درصد از مساحت کل شهرستان فيروزکوه را به خود اختصاص داده و مناطق جنوب و غرب شهرستان شامل دهستان قزقانچاي، دهستان دوبلوک و شهرارجمند را در برمي‌گيرد

ادامه نوشته

بيجار، شهري کهن

خريد، جزو لاينفک سفر ايراني‌هاست و شايد انگيزه اصلي خيلي از سفرها، سر زدن به بازارهاي ارزان قيمت گوشه و کنار کشور باشد.

در اين ميان، خيلي‌ها ترجيح مي‌دهند راهي کردستان و مرزهاي غربي شوند تا هم برايشان فال باشد و همه تماشا! اگر شما هم چمدان سفر تان را به مقصد سنندج، بانه يا هر شهر ديگري در استان کردستان بسته ايد، پيشنهاد مي‌کنيم يک روز از سفرتان را به گشت و گذار در بيجار اختصاص دهيد که بام ايران لقب گرفته است.

بيجار يکي از قديمي‌ترين شهرهاي کردستان است. قدمت تاريخي اين منطقه به هزاره سوم قبل از ميلاد مسيح مي‌رسد و مويد اين فرضيه «دژ سترک» يا قلعه «قمچقاي» است که در عهد مادها، پارت‌ها و ساسانيان به عنوان پايگاه استراتژيک از آن استفاده مي‌شده‌است.

اين شهر در دوران مغول‌ها هدف حمله قرار گرفت و چنگيز در 10کيلومتري بيجار در جاده‌اي که اکنون به ديواندره ختم مي‌شود، اقامت گزيد و قلعه‌اي ساخت که اکنون نيز به چنگيز قلعه معروف است. غذاخانه چنگيز نيز در روستايي که اکنون به شهر پيوسته به نام حلوايي قرار داشت و سربازان غذا را دست به دست تا قلعه چنگيز منتقل مي‌کردند. اين قلعه را اين روزها مي‌توانيد بر بالاي كوهي درجاده بيجار - سنندج ببينيد البته فقط بقاياي ديوارها و آب انبارهاي آن باقي مانده است. ساختمان قلعه از سنگ ساخته شده و از ملات ساروج نيز در آن بهره گرفته اند. بيجار در راستاي رشته‌کوه‌هاي غرب فلات ايران و در استان کردستان واقع شده و به‌دليل ارتفاع بسيار بالا، به «بام ايران» معروف شده است. اين شهر بعد از شهرکرد، مرتفع‌ترين شهر ايران است. بيجار 1940 متر از سطح دريا ارتفاع دارد که 770 متر از تهران و 425 متر از سنندج بلندتر است.

ادامه نوشته

پیام شاهنامه به دیکتاتورهای جهان

برگرفته از : سرای دانای توس

جمشید شاه پس از بدست گرفتن زمام امور و حکومت بر آدمیان و دیوان و چرندگان و خزندگان و ماهیان، گمان کرد کسی شده و قدرت و خواست خود را مطلقه پنداشت:

زمانه بر آسود از داوری ---- به فرمان او دیو و مرغ و پری

+++

یکایک به تخت مهی بنگرید --- به گیتی جز از خویشتن را ندید
منی کرد آن شاه یزدان شناس --- ز یزدان بپیچید و شد ناسپاس

او تمام بزرگان (مهان) و سپاهیان و شیوخ و موبدان را گرد آورد و مطلقه شدن حکومتش را به آنها ابلاغ کرد:
گرانمایگان را ز لشگر بخواند --- چه مایه سخن پیش ایشان براند

چنین گفت با سالخورده مهان --- که جز خویشتن را ندانم جهان

هنر در جهان از من آمد پدید --- چو من نامور تخت شاهی ندید

جهان را به خوبی من آراستم --- چنانست گیتی کجا خواستم**

خور و خواب و آرامتان از منست --- همان کوشش و کامتان از منست

بزرگی و دیهیم شاهی مراست --- که گوید که جز من کسی پادشاست

ادامه نوشته

برگزاري جشن مهرگان در افغانستان

خبرنگار امرداد- آفتاب يزداني :

امسال پس سال‌ها، جشن باستانی مهرگان به‌‌گونه‌ي رسمی در شهر باستانی هرات، برگزار شد.

اين جشن روز يکشنبه، دوم آبان‌ماه با شرکت شماری از مقامات ارشد وزارت کشاورزی افغانستان، مسوولان ولايت هرات و ده‌ها تن از کشاورزان برپا شد و قرار است به مدت سه روز ادامه يابد.

فرآورده‌هاي کشاورزی، دام‌داری و صنايع دستی در اين نمايشگاه، در برابر ديد بازديدكنندگان هستند. اجرای موسيقی سنتي و نمايش‌های سنتی نيز از برنامه‌هاي اين جشن باستاني هستند كه سال‌ها،‌برگزاري آن، فراموش شده بود.
ادامه نوشته

ویژه بزرگداشت کورش بزرگ

7 آبان روز کورش بزرگ

ادامه نوشته

جایگاه کورش و داریوش در شاهنامه

فریدون جنیدی

سخن نخست آن است که : بند شاهنامه با آنچه که امروزیان با خواندن تاریخ های اروپایی ((تاریخ)) اش می خوانند,همانا هنگام پادشاهی داراب,و دارای دارایان است,که در زیر آنرا از درون شاهنمه بر شما نمایان می کنم .

به نام خداوند جان و خرد

سخن نخست آن است که : بند شاهنامه با آنچه که امروزیان با خواندن تاریخ های اروپایی ((تاریخ)) اش می خوانند,همانا هنگام پادشاهی داراب,و دارای دارایان است,که در زیر آنرا از درون شاهنمه بر شما نمایان می کنم .
پادشاهی هخامنشیان دو هنگام را در بر می گیرد : نخست ,هنگام کوروش و کمبوجیه,دو دیگر,هنگام داریوش و فرزندانش.وبدینسان می توان آنرا با دو نام کورشیان و داریوشیان خواند.
هنگام داریوشیان در شاهنامه به دارای دارایان = دارا پسر داراب نامزد گردیده است و بسی از رویدادهای زمان داریوشیان در این هنگام بازگو شده است چونان,ساختن دارابگرد = تخت جمشید امروزین,و کاخ شوش در خوزستان:

ادامه نوشته

آتشكده نيشابور

احتمال ميرود آتشكده نيشابور همان آتشكده برزين مهر باشد. محل شهر باستاني نيشابور كاملا مشخص نيست ولي احتمالا آتشكده نيشابور در مركز اين شهر باستاني قرار داشته است. اين آتشكده هم اكنون در ناحيه ريوند قرار دارد. در شاهنامه فردوسي نام اين منطقه به صورت ريونيز آمده است و قدمت آن 5000 سال بيان شده است. وجود اين آتشكده نشان از اهميت اين منطقه در گذشته هاي دور دارد

تيسفون

در غرب رود دجله شهري باستاني قرار دارد كه هم پايتخت اشكانيان بوده هم پايتخت ساسانيان. اين شهر هم اكنون در سي كيلومتري بغداد قرار دارد. اين شهر پايتخت زمستاني پادشاهان ايران بوده و بناهاي آن يكي از با ارزشترين بناهاي به جا مانده از ايران باستان است و تاق معروف كسري در اين شهر قرار دارد. اين شهر در سال 637ميلادي به دست اعراب افتاد و گنجينه ساساني در اين شهر به غارت رفت

ادامه نوشته

مقبره های هخامنشی در تخت جمشيد

شش مقبره صخره ای از شاهان هخامنشی بر جای مانده که چهار عدد در نقش رستم و دو عدد در بالای صفه تخت جمشید قرار دارد .در نقش رستم مقبره های داریوش اول، خشیارشا، اردشیر اول، و داریوش دوم قرار دارد و در بالای صفه تخت جمشید مقبره های شاهان بعدی هخامنشی اردشیر دوم و اردشیر سوم قرار دارد. یک مقبره نیمه .تمام نیز که متعلق به داریوش سوم بوده نیز در دره جنوب غربی صفه تخت جمشید قرار دارد

مقبره شمالی که روبروی کاخ صد ستون قرار دارد احتمالا متعلق به اردشیر سوم است. در بالای مقبره تصویر نمایندگان ملتهای مختلف حک شده که سریر شاهی را بر دوش می کشند و شاه در بالای آن ایستاده است و تصویر انسان بالدار در جلوی او است . ستونهای مقبره بر دوش گاوهای دو سری می باشد که مشابه آن در کاخهای تخت .جمشید دیده می شود

مقبره جنوبی متعلق به اردشیر دوم است. همه مقبره ها شبیه هم هستند و سازندگان آن از مقبره داريوش بزرگ تقلید کرده اند A2Pa این مقبره نیز در بالا طرح تخت شاهنشاهی را دارد که بر سر نمایندگان ملتها است و سنگ نبشته
.در کنار آن قرار دارد
داخل این مقبره ها چندین تابوت سنگی قرار دارد که همگی خالی شده اند و برای باز کردن آنها در تابوتها را شکسته اند

ادامه نوشته

سپاه جاویدان

تصویر سربازان سپاه جاویدان را می توان در مركز نگاره های پلکان شرقی آپادانا دید که پشت سر شاه ايستاده اند.این سپاه 10000 نفری گارد مخصوص شاهنشاهی بودند و اگر فردی از آنها مریض می شد یا میمرد کس دیگری جای او را می گرفت.به این ترتیب تعداد آنها همیشه ثابت بود
آنها لباس چین دار هخامنشی بر تن کفش سه بند ایرانی بر پا ونواری پیچیده بر گرد سر داشتندولی این نوار در پشت سر آنها، مانند ایلامیها گره نمی خورد.نیزه همه این سربازان در پایین حالت انار داشت به همین دليل یونانیها به آنها انار بر یا سیب بر می گفتند.افراد این سپاه به ده گروه تقسیم می شدند و یک فرمانده به نام هزار پشت داشتند و رییس کل آنها رییس کل ارتش ایران بود.فرمانده کل سپاه همیشه در پیش شاه مسئول بودو از افراد خانواده شاه انتخاب می شد
گروه بندی سربازان ده دهی بوده و هر گروه هزار نفری به ده گروه صد نفری و هر کدام از آنها به ده گروه ده نفری تقسیم می شدند و هر گروه مسئول خاص خود را داشت.بر کاشی های کاخ شوش تصویر رنگی آنها بر روی آجر کشف شده است
اين سپاه ده هزار نفري ارتش كشور را تشكيل نمي داد بلكه سپاه خاصي بودند كه حفاظت از سلطنت را به عهده داشتند. چنين ارتش مخصوصي در همه دوره هاي تاريخي ايران وجود داشته است

اوستا  

اوستا، نام کلی مجموعهٔ کهن‌ترین نوشتار و سروده‌های ایرانیان است، که در واقع دانشنامهٔ ایرانیان بوده و در روزگار باستان بیست و یک نسک (کتاب) داشته و در شکل کنونی خود شامل پنج بخش است. بخش‌های اوستا عبارتند از : یَسنه که سخنان زرتشت موسوم به گاهان، در آن گنجانده شده، یشت‌ها (سرودهای نیایشی)، وندیداد، ویسپرد و خرده‌اوستا.

معنای واژه

واژه اَوِستا که در خود کتاب نیامده به معنی دانش و شناخت است و با واژه «ودا»، نام کهنترین کتابِ دینی هندوان همریشه‌است. بر روی هم اوستا را می‌توان به معنی «آگاهی‌نامه» یا «دانش‌نامه» دانست که آن را مرجع نامه نیز می‌نامند.

ریشه‌های این واژه «ابستاگ» در فارسی میانه و «آپستاواکا» (ستایش خدا) در فارسی باستان است.

تاریخچه اوستا

بخش‌های اوستا در دوران مختلف توسط اشخاص متعدد تالیف شده‌است اما از آن میان فقط بخشی از سرودها از آنِ خود زرتشت است. مندرجات اوستا عبارتست از نیایشِ اهورا مزدا و امشاسپندان و دیگر ایزدان و مظاهر طبیعت و تکالیف انسان در جهان بهشت و دوزخ و داستان‌های ملی.

گویند پس از آنکه اسکندر مقدونی قصر سلطنتی ایران را آتش زد اوستا را نیز بسوخت. بلاش اشکانی فرمان داد تا اوستای پراکنده را از شهرهای ایران جمع کنند. اردشیر بابکان، تنسر را مامور مرتب ساختن آن کرد. پسرش شاپور اول کار پدر را تعقیب نمود و در نهایت آنرا به همان شیوه کهن به بیست و یک نسک بخش کردند و نامها و شرحِ این نسک‌ها در کتابِ پهلوی دینکرد و کتابهای دیگر آمده است. نسک‌های بیست و یک گانه اوستا به سه بهر بخش می‌شده‌است

ادامه نوشته

ارداویراف ‌نامه

اَرداویراف ‌نامه یا اَرداویرازنامه نام یکی از کتاب‌های نوشته شده به زبان پارسی میانه است که از پیش از اسلام بجا مانده‌است.ویراف مقدس، نام یکی از موبدان که به عقیده پارسیان صاحب معراج بوده و ارداویراف ‌نامه معراج نامه اوست. داستان دینی ارداویراف همانندی زیادی با کمدی الهی دانته دارد و پژوهشگران بر این باورند که دانته در آفریدن اثر خود از منابع عربی یاری گرفته و آن منابع به نوبه خود از ارداویراف ‌نامه اقتباس کرده‌اند.

کتاب معروف ارداویراف ‌نامه تصویر جامعی را از دوزخ در زرتشتیگری بدست می‌دهد. این کتاب که ظاهرأ در قرن سوم هجری به رشتهٔ تحریر درآمده‌است، یکی از منابع مهم تاریخ شفاهی آئین باستانی زرتشتی است. از محتوای کتاب چنین برمی‌آید که متن اصلی پهلوی آن به اواخر دورهٔ ساسانی تعلق داشته‌است. کتاب داستان سفریکی از قدیسین دین زرتشت به وادی روح است. این مرد ویراف نام دارد که او را اردا بمعنای قدیس لقب داده‌اند. ارداویراف را مؤبدان آئین مزدیسنی شربتی مخدر و مقدس می‌خورانند که تحت تأثیر آن وی به مدت سه شبانه روز به خواب می‌رود و پس از بیداری داستان سیروسلوک روحی خود را برای دیگران بازگو می‌کند. گرچه قصهٔ سیروسلوک روحی اردا ویراف جنبهٔ موهومی دارد و آشکارا از تأثیر بنگ یا مخدری شبیه به آن سرچشمه گرفته‌است، باز منبعی بی نظیر از برداشتی که زرتشیان ازبهشت وجهنم داشته‌اند را به ما ارائه می‌دهد.

داستان

در دیباچه ترجمه کهن ارداویراف نامه به پارسی چنین آمده‌است: ایدون گویند که چون شاه اردشیر بابکان به پادشاهی بنشست، نود پادشاه بکشت و بعضی گویند نودوشش پادشاه بکشت و جهان را از دشمنان خالی کرد و آرمیده گردانید و دستوران و موبدانی که در آنزمان بودند همه را پیش خویشتن خواند و گفت که دین راست و درست که ایزد تعالی بزرتشت... گفت و زرتشت در گیتی روا کرد مرا بازنمائید تا من این کیشها و گفت و گویها از جهان برکنم و اعتقاد با یکی آورم و کس بفرستاد بهمه ولایتها، هرجایگاه که دانائی و یا دستوری بود همه را بدرگاه خود خواند. چهل هزار مرد بر درگاه انبوه شد. پس بفرمود و گفت آنهایی که ازین داناترند باز پلینند. چهارهزار داناتر از آن جمله گزیدند و شاهانشاه را خبر کردند و گفت دیگر بار احتیاط بکنید، دیگر نوبت از آن جمله قومی که به تمیز و عاقل و افستا و زند بیشتر از بردارند جدا کنید. چهارصد مرد برآمد که ایشان افستا و زند بیشتر ازبر داشتند. دیگرباره احتیاط کردند در میان ایشان چهل مرد بگزیدند که ایشان افستا جمله از بر داشتند. دیگر در میان آن جملگی هفت مرد بودند که از اول عمر تا به آن روزگار که ایشان رسیده بودند بر ایشان هیچ گناه پیدا نیامده بود و بغایت عظیم پهریخته بودند و پاکیزه درمنشن و گوشن و کنشن و دل در ایزد بسته بودند. بعد از آن هر هفت را بنزدیک شاه اردشیر بردند. بعد از آن شاه فرمود که مرا میباید که این شک و گمان از دین برخیزد و مردمان همه بر دین اورمزد و زرتشت باشند و گفت و گوی از دین برخیزد چنانکه مرا و همه عالمان و دانایان را روشن شود که دین کدامست و این شک و گمان از دین بیفتد

ادامه نوشته

ماتیکان گجستک ابالیش

ماتیکان گجستک ابالیش (Matikan-i gujastak abalish) یکی از کتابهای پهلوی است که در زمان تازش تازیان به ایران نگاشته شده است. نویسنده این کتاب آذرفَرَنبَغِ فرخ‌زادان است. این کتاب نخستین بار از سوی بارتلمی، خاورشناس فرانسوی، در سال ۱۸۸۷ میلادی به چاپ رسید.

پیش‌زمینه

ماتیکان در زبان پارسی میانه به معنی کتاب است. گجستک به معنی "گجسته" و نفرین شده و ابالیش گونهٔ پهلوی نام عبداللیث است. بر این پایه نام این نسک به پارسی نو می‌شود نسک عبداللیث گجسته یا (کتاب عبداللیث ملعون). درونمایه این کتاب اینگونه است که یکی از "زرتشتیان" شهر استخر در پارس به نام "دین‌هرمزد" پس از تازش عرب‌ها مسلمان می‌شود و نام خود را عبداللیث می گذارد. سپس دین‌هرمزد به دربار مأمون، خلیفه ی عرب در "بغداد" می‌رود و یکی از "موبد"ان زرتشتی به نام آذرفرنبغ پسر فرخ زاد نیز به بغداد رفته و در دربار مأمون با عبداللیث (دین‌هرمزد) به مباحثه و مناظره می پردازد و در پایان آذرفرنبغ سرفراز و پیروز از این همسخنی و گفتمان بیرون می‌آید.

برگردان بند نخست کتاب

به نام یزدان کرفه‌گران (ثواب‌کاران)

چنین گویند که عبداللیث زندیک از باشندگان استخر، مردی بود دوستدار روان نیک. وی روزی گرسنه و تشنه برای دریافت صدقه (واج) به پشت آتشگاه آمد ولی کسی نبود تا او را واج دهد. به بیرون آمد و مردی که اهریمن خشم بدرونش راه یافته بود به پیشوازش آمد. وی به عبداللیث گفت: این چه کاریست؟ چگونه راضی می‌شوند که مردی چون تو بدینجا برسد و او را صدقه‌ای نداده، سست و خوار و بی آزرم دارند؟

نام عبداللیث نخست دین هرمزد بود. اندیشه او آشفت و خشم به پیکرش تاخت. او دست از کار ثواب یعنی نیایش به درگاه ایزد کشید و راه بغداد و درگاه امیرالمؤمنین پیش گرفت تا با همه ی دانایان زرتشتی و تازی و یهودی و ترسای پارس مباحثه کند. ....

این متن اولین بار توسط "صادق هدایت" در سال 1319 از پهلوی به پارسی برگردانده شده است که در مجموعه نوشته های پراکنده، انتشارات امیر کبیر 1342 به کوشش حسن قائمیان به چاپ رسیده است.

اندرزنامه آذرپاد مهراسپندان

اندرزنامه آذرپادِ مِهراِسپندان (اندرچی آتورپات مهراسپندان) کتابی است به زبان پارسی میانه دربرگیرنده اندرزهایی که آذرپادِ مِهراِسپندان (290 تا 371 میلادی)، موبدان‌موبد ایران در زمان شاپور دوم ساسانی به فرزند خود «زرتشت» میداده است. این کتاب دارای 1730 واژه در 172 سطر است. این پندنامه از برجسته‌ترین قطعات ادبی به زبان پهلوی است که به ما رسیده است.

از دیگر اندرزنامه‌های معروف به زبان پارسی میانه می‌توان از اینها نام برد:

  • بزرگ میترای بُختگان (اندرزنامه بخت آفرید و بزرگمهر و خسرو انوشیروان)
  • پندنامه بهزاد فرخ فیروز
  • اندرز فرنبغ فرخ زاد
  • اندرز اوشنر دانا
  • اندرز دانایان به مزدَیَسنان
  • اندرز پوریوتکشیان
  • اندرز پیشینیان
  • اندرز دستوران به بهدینان
  • اندرز خسرو کواتان (قبادان)

دین‌کرد

دینْ‌کرد یا دینکرت کتاب سترگی است به زبان پارسی میانه (پهلوی)، که آن را به‌درستی "دانشنامهٔ مَزْدَیَسْنی" و یا "درسنامهٔ دین مزدایی (زرتشتی)" خوانده‌اند. واژهٔ "دینْ‌کرد" (dēnkart در پارسی میانه) را می‌توان به "کرده‌ها (کارها)ی دینی" و نیز "نوشتهٔ دینی" برگردانید. این گردآوردهٔ بزرگ خود دارای ۹ نسک است، که از آن میان نسکهای نخست و دوم و نیز پاره‌ای از نسک سوم آن به دستان ما نرسیده است. دینْ‌کرد فراهم‌آمده از نوشته‌هایی است که زمان نگارش و نیز نویسندگان آنها سراسر شناخته نیستند، و نسکی که در دستان ماست بر پایهٔ این نوشته‌ها در سده‌های نهم و دهم پس از زایش (میلاد) به دست دو تن از فرهیختگان تاریخ فرهنگ ایران‌زمین، به نامهای آذرفَرْنْبَغ فرخزادان و آذربادِ امیدان گردآوری و سامان‌بندی (تنظیم) شده است. آذرفَرْنْبَغ فرخزادان همان فرزانه‌ای است که در دربار مأمون، خلیفهٔ عباسی، با زرتشتی به‌اسلام‌گرویده‌ای به گفتگو پرداخت و از این گفتگو پیروز بیرون آمد. (گزارش این گفتگو در ماتیکان (رساله‌ی) گجستگ ابالیش آمده است.

در این دانشنامهٔ بی‌همتا - که بهرام فره‌وشی آن را "یک دانش‌نامه علوم دینی و عقلی"، و فریدون فضیلت آن را "گرانْ‌سنگ‌ترین بُنْ‌نوشتِ پهلوی از دانایان پیشین" می‌خواند - در زمینه‌ها و گستره‌های زیر سخن به میان آمده است: یزدان‌شناسی (الاهیات)، فرزانش (فلسفه)، اسطوره‌شناسی، دینْ‌گفتارشناسی (کلام)، دلْ‌آگاهی (عرفان)، اخلاقْ‌آیینیک، آداب دینی، زندگانی زرتشت، پیدایش جهان، سزاشناسی (حقوق)، ساستاری (سیاست)، شهرداری و کشورداری، چم‌آوری (منطق)، مزداهیک (ریاضیات)، اندازش (هندسه)، گیتیک (فیزیک)، اخترشناسی، پزشکی، و دانشها و شاخه‌های دیگر

بندهشن

بُنْدَهِشْن نام کتابی‌است به پهلوی که تدوین نهایی آن در سدهٔ سوم هجری قمری رخ داده است. نام این کتاب در فارسی به صورت بندهش هم آمده است. نویسنده (تدوین‌کنندهٔ نهایی)‌ آن «فَرْنْبَغ» نام داشت. «بندهشن» به معنی «آفرینش آغازین» یا «آفرینش بنیادین» است. نام اصلی کتاب احتملاً «زندآگاهی» به معنی «آگاهی مبتنی بر زند» بوده‌است چنان که در ابتدای متن کتاب آمده است. این خود می‌رساند که نویسنده اساس کار خود را بر تفسیر اوستا قرار داده است. بندهشن در ۳۶ فصل نوشته شده‌است. مطالب کتاب پیرامون سه محور اصلی می‌گردد:

  • آفرینش آغازین
  • شرح آفریدگان
  • نسب‌نامهٔ کیانیان

از این کتاب دو تحریر موجود است اولی موسوم به بندهشن هندی که مختصرتر است و دومی موسوم به بندهشن بزرگ یا ایرانی که مفصل‌تر است. صفت هندی یا ایرانی از آن رو بر آن‌دو نهاده شده‌است که نسخ اولی در هند استنساخ شده‌است و نسخ دومی در ایران

یادگار زریران

یکی از کتابهای بجا مانده از روزگار ایران پیش از اسلام به زبان پهلوی کتاب یادگار زریران (یادگار دودمان زَریر) است. یادگار زریران حماسه و یلنامه غم انگیزی است که از روزگار ساسانیان بجا مانده و بر پایه نوشته‌ای کهن و اصیل از روزگار پارتیان است. بنابر این ریشه‌های تاریخی نمایش سنتی سوگناک که امروزه به ما رسیده در پیش از اسلام وجود داشته است. با گذشت زمان و دگرگونی‌هایی که از سوی نوحه‌سرایان و شبیه‌سازان هر عصر در نمایش، شبیه‌خوانی پدید آمده و با رویداد تاریخی و آیینی عاشورا، این گونه نمایش در روزگار صفوی به اوج خود رسیده است. یعنی سیر و پویه تکاملی شبیه خوانی از سوگواری‌هایی که بر سیاوش و پهلوان نامه یادگار زریران می‌شده، آغاز شده و با کشته شدن امام حسین (از پیشوایان شیعه‌ها) و رویداد عاشورا ادامه یافته است. این کتاب یکی از منابع و آبشخورهای شاهنامه فردوسی بوده است.

ملک الشعرای بهار و صادق هدایت نیز در زمینه برگردان این متن به فارسی امروزی کار کرده اند

سروده ای از دکتر مصطفی بادکوبه ای

شبي دل بود و دلدار خردمند /دل از ديدار دلبر شاد و خرسند

که با بانگ بنان و نام ايران /دو چشمم شد ز شور عشق گريان

چو دلبر شور اشک شوق را ديد /به شيريني ز من مستانه پرسيد

بگو جانا که مفهوم وطن چيست /که بي مهرش دلي گر هست دل نيست

به زير پرچم ايران نشستيم /ودر را جز به روي عشق بستيم

به يمن عشق در ناب سفتيم/ودر وصف وطن اينگونه گفتيم

وطن يعني درختي ريشه در خاک /اصيل و سالم و پر بهره و پاک

وطن خاکي سراسر افتخار است/که از جمشيد و از کي يادگار است

وطن يعني سرود پاک بودن /نگهبان تمام خاک بودن

وطن يعني نژاد آريايي/نجابت مهرورزي باصفايي

وطن يعني سرود رقص آتش/به استقبال نوروز فره وش

وطن يعني اوستا خواندن دل/به آيين اهورا ماندن دل

وطن شوش و چغازنبيل و کارون/ارس زاينده رود و موج جيهون

وطن تير و کمان آرش ماست/سياوش هاي غرق آتش ماست

وطن فردوسي و شهنامه اوست /که ايران زنده از هنگامه ي اوست

وطن آواي رخش و بانگ شبديز /خروش رستم و گلبانگ پرويز

وطن شيرين خسرو پرور ماست /صداي تيشه افسونگر ماست

وطن نقش و نگار تخت جمشيد /شکوه روزگار تخت جمشيد

وطن منشور آزادي کوروش /شکوه جوشش خون سياوش

وطن خرم ز دين بابک پاک / که رنگين شد ز خونش چهره خاک

وطن يعني دو دست پينه بسته /به پاي دار قالي ها نشسته

وطن يعني هنر يعني ظرافت / نقوش فرش در اوج لطافت

وطن در هي هي چوپان کرد است /که دل را تا بهشت عشق برده است

وطن يعني خروش شروه خواني / زخاک پاک ميهن ديده باني

وطن يعني بلنداي دماوند /ز قهر ملتش ضحاک در بند

وطن يعني سهند سر فرازي/چنان ستارخانش پاک بازي

وطن گلواژه هاي شعر خيام/پيام پر فروغ پير بسطام

وطن يعني کمال و الملک و عطار/يکي نقاش و آن يک محو ديدار

يکي من را ز دشمن مي رهاند /يکي دل را به دلبر مي رساند

خراسان است و نسل سربداران /زجان بگذشتگان در راه ايران

نظامي خوش سرود آن پير کامل /زمين باشد تن و ايران ما دل

وطن آواي جان شاعر ماست/ صداي تار بابا طاهر ماست

اگر چه قلب طاهر را شکستند / و دستش را به مکر و حيله بستند

ولي ماييم و شعر سبز دلدار /دو بيت طاهر و هيهات بسيار

وطن يعني تو گنجينه راز /تفعل از لسان الغيب شيراز

وطن آواي جان مي پرستان /سخن از بوستان و از گلستان

وطن دارد سرود مثنوي را /زلال عشق پاک معنوي را

تو داني مولوي از عشق لبريز /نشد جز با نگاه شمس تبريز

مرا نقش وطن در جان جان است /همان نقشي که در نقش جهان است

وطن يعني سرود مهرباني/وطن يعني شکوه همزباني

وطن يعني درفش کاوياني/سپيد و سرخ و سبزي جاوداني

به پشت شير خورشيدي درخشان/نشان قدرت و فرهنگ ايران

زعطر خاک وطن گر شوي مست /کوير لوت ايران هم عزيز است

وطن دارالفنون ميرزا تقي خان/شهيد سرفراز فين کاشان

وطن يعني بهارستان مصدق/حضوري بي ريا چون صبح صادق

زخاک پاک ما پروين بخيزد/بهار آن يار مهر آيين بخيزد

که از جان ناله با مرغ سحر کرد /دل شوريده را زير و زبر کرد

وطن يعني صداي شعر نيما / طنين جان فضاي موج دريا

ز درياي وطن خيزد همي در/چو آژير و چو دريادار بايندر

وطن يعني خزر صياد جنگل/خليج فارس رقص نور مشعل

وطن يعني تجلي گاه ملت/حضور زنده ي آگاه ملت

وطن يعني ديار عشق و اميد/ديار ماندگار نسل خورشيد

کنون اي هم وطن اي جان جانان/ بيا با ما بگو پاينده ايران

 

سروده ای زیبا از فردوسی

در این خاک زرخیز ایران زمین                  نبودند جز مردمی پاک دین

همه دینشان مردی و داد بود                 وز آن کشور آزاد و آباد بود

نگفتند حرفی که ناید به کار                   نکشتند تخمی که ناید به بار

چو مهر و وفا بود کیششان                   گنه بود آزار کس پیششان

همه بنده پاک یزدان پاک                      همه دل پر از مهر این آب و خاک

پدر در پدر آریایی نژاد                           ز پشت فریدون نیکو نهاد

بزرگی به مردی و فرهنگ بود                 گدایی در این بوم و بر ننگ بود

کجا رفت آن دانش و هوش ما                چه شد مهر میهن فراموش ما

که انداخت آتش در این بوستان              کز آن سوخت جان و دل دوستان

چه کردیم کین گونه گشتیم خوار            خرد را فکندیم زین سان ز کار

نبود این چنین کشور و دین ما                کجا رفت آیین دیرین ما

به یزدان که این کشور آباد بود                همه جای مردانِ آزاد بود

در این کشور آزادگی ارج داشت              کشاورز خود خانه و مرز داشت

گرانمایه بود آنکه بودی دبیر                    گرامی بد آنکس که بودی دلیر

نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت        نه بیگانه جایی در این خانه داشت

به یزدان که هرگز جهان آفرین                نه با بنده ای مهر ورزد نه کین

ز نیک و بدت هر چه آید به سر               ز خود بین و وز کرده خود شمر

از آن روز دشمن به ما چیره گشت          که ما را روان و خرد تیره گشت

از آن روز این خانه ویرانه شد                 که نان آورش مرد بیگانه شد

چو نا کس به ده کد خدایی کند            کشاورز باید گدایی کند

چو دانش پژوهنده بیند زیان                  که بندد به دانش پژوهی میان

به یزدان که گر ما خرد داشتیم              کجا این سر انجام بد داشتیم

بسوزد در آتش گرت جان و تن               به از بندگی کردن و زیستن

اگر مایه زندگی بندگی است                دو صد بار مردن به از زندگی است

بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم                   برون سر از این بار ننگ آوریم

بیاریم آن آب رفته به جوی                    مگر زان بیابیم باز آب روی

شود مردمی کیش و آیین ما                نگیرد خرد خرده بر دین ما

ز فردوسی ام آمد این گفته یاد             که داد سخن را چو او کس نداد

چو ایران نباشد تن من نباد                  بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

سرشت من از مهر میهن بود               من از میهن و میهن از من بود

آماردها

آمارد نام يكي از قبايل ساكن شمال ايران است .مردم اين قبيله  در قسمتي از مازندران و گيلان كنوني زندگي ميكردند.نام اصلي اين قبيله آمو يا آمل بود كه در فارسي باستان به آمرد يا مرد به معني زيانبخش و ويرانگر تبديل شد.همچنين در برخي كتابها به آنها مارد نيز گفته اند.آنها مردمي جنگجو و هنرمند بودند و با همسايگان خود در كشمكش دايمي بودند. هم اسكندر مقدوني با آنها جنگيده است هم فرهاد پنجم اشكاني كه آنها را به سوي قفقاز در غرب درياي خزر رانده است. برخي معتقدند شعبه اي از قبيله آمارد در كنار رود جيحون ميزيسته اند.نام شهر آمل و رود آمو دريا از اين قوم گرفته شده است.نام گذشتهي سفيد رود گيلان نيز در قديم آمرد يا آماردي بوده است. يكي از مناطق باستاني مهم ايران كه ميتوان به اين قوم نسبت داد مارليك گيلان است . در آنجا هنر پيشرفته و زيباي سفالگري و زرگري آماردها براي ما به يادگار مانده است

چهار تاقي آغميون

در 9 كيلومتري شمال شرق سراب سمت راست جاده طاران به آغميون در فاصله سيصد متري يك چهار تاقي ساساني قرار دارد.اين چهار تاقي به صورت بقعه در آمده و تماما از قلوه سنگ بنا شده است.ابتدا اين بنا آتشكده بوده و در گذر زمان به امامزاده تبديل شده است.درون آن يك گور قرار دارد و در بين اهالي محل به امامزاده حسن مشهور است.چهار تاقي به شكل مربع با اضلاع بيروني 4 متر است و ارتفاع گنبد آن بالغ بر 4 متر است

غار آرنیهزاره چهارم پيش از ميلاد

روستای آرنی در جنوب کشور امروزی ارمنستان قرار دارد . در کنار این روستای یک غار پیش از تاریخ به نام غار آرنی1 واقع شده که در سالهای اخیر توسط گروه باستان شناسی ارمنی-ایرلندی حفاری شده است و آثار بسیار جالبی از هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد از آن کشف شده است. حفاری ها با بودجه و همکاری دانشگاه یو سی ال ای و مجله نشنال جئو گرافی انجام شده استدر این غار دو مورد خاص کشف شده است. یکی کفشی متعلق به5500 سال پیش و دیگری کارگاه شراب سازی 6000ساله که قیمی ترین در نوع خود در دنیا است. آثار کشف شده در این غار نشان میدهند که غار از دوره نوسنگی تا قرن12 میلادی مورد استفاده قرار میگرفته است. کارگاه شراب سازی و کفش متعلق به دوره کلکلوتیک هستند.
در حفاریهای سال 2007-8 سه گور خمره کشف شدند که درون آنها استخوانهای اجساد 9تا16 سال آدمی قرار داشتند. همچنین یک خنجر فلزی، تفاله سی نوع میوه، پودر غلات، طناب، لباس ، پارچه و کلاه نیز در حفاریها کشف شدند

ادامه نوشته

آتشكده آذرنوش

آتشكده مقدسي بوده كه در شهر بلخ قرار داشته. بلخ در زمان قاجار از ايران جدا شده است. فردوسي آن آتشكده را نوش آذر ناميده است

تخت سليمان

تخت سليمان محوطه اي باستاني است شامل چند كاخ ساساني و آتشكده آذرگشنسب.در نزديكي ‌آن دو مجموعه باستاني ديگر به نامهاي زندان سليمان و تخت بلقيس قرار دارد.در اطراف زندان سليمان آثاري از دوره مادها و سكاها بدست آمده و بر اساس اين كشفيات تاريخ منطقه را به هزار سال پيش از ميلاد نسبت مي دهند.برخي تاريخ نويسان اين مكان را محل تولد زرتشت دانسته اند
كاخ ساساني در زمين مرتفعي واقع است كه در پيرامون آن درياچه عميق بيضي شكلي قرار دارد.شمال درياچه آتشكده آذر گشنسب بر پا بوده و آتش آن تا قرن چهارم هجري روشن بوده است و از آن به عنوان يكي از سه آتشكده مهم ساساني ياد مي شود - آذر فرنبغ آذر برزين،آذر گشنسب -اين محل در قرن هفتم هجري به صورت اقامتگاه تابستاني ايلخانان مغول در آمد .از اين آتشكده به نام آتشكده شيز نيز ياد شده است

ادامه نوشته

آتشكده آذرخش داراب -مسجد سنگي

در حدود پنج كيلومتري جنوب شرقي داراب بناي شگفت انگيزي در دامنه كوه با طرح چليپا وجود دارد كه امروزه به مسجد سنگي شهرت دارد.برخي معتقدند اين بنا در ابتدا يكي از معابد مهم مهر پرستان بوده و سپس در زمان ساساني به آتشكده تبديل شده است.در سال 652 ه ق دردوران محمد حسن مبارز، محرابي به اين آتشكده اضافه شد و بنا به مسجد تغيير كاربري داد.قسمتي از سقف اين بنا باز است و در زير آن حوض كم عمقي قرار دارد و راهروهايي با سقف مدور پيرامون آن مشاهده مي شود.در بيرون بنا اتاق كوچكي در كوه كنده شده كه احتمالا محل اقامت نگهبان آتشكده بوده است . آتشكده از راهروها و ستونهاي متعددي تشكيل شده است. مهمترين خاصيت معماري اين بنا اين است كه ديوارها و سقف آن در سنگ يكپارچه كوه تراشيده شده اند و كل بنا يك تكه است.پشت بام آن با خورده سنگ و گچ مسطح شده است. در محراب عبارت زير كنده شده است: به فرمان پادشاه زمان اتابكي ابومظفر ابوبكر بن اتابك سعد بن زنگي مظفري در ماه رمضان 652 ه ق (اين محراب ساخته شد.(فارسنامه ناصري - ج2ص1311

ادامه نوشته

آتشكده آذرجو داراب

اين آتشكده در ده كيلومتري غرب داراب قرار دارد و به سبك چهار تاقي با گنبد ساخته شده است. آوار ديوارهاي اين آتشكده را تا نصف گرفته است و گنبد آن ريخته است. كنار آتشكده كوه سنگي حفره سياه قرار دارد و چشمه بزرگي نيز در كنار آن است. بنا به روايت مروج الذهب مسعودي اين آتشكده به دستور اشو زرتشت بنا شده است. زرتشت به يستاف شاه دستور داد تا آتش مقدس جمشيد را بيابد و يستاف شاه آنرا در خوارزم يافت و به دارابگرد آورد و در آنجا آتشكده اي بنا نمود و آتش مقدس را در آن نگه داري نمود. سپس شهر خرم دارابگرد را بنا نمود.از سال 332 هجري قمري نام آن به آتشكده آذرجو تغيير كرد

 

ادامه نوشته

آتشكده آتشكو

آتشكده آتشكو بر سر راه قديمي نيم ور به رباط ترك در استان مركزي قرار دارد و به دوره ساساني تعلق دارد. بنا در حاشيه رشته كوه و در جنوب روستاي آتشكده قرار گرفته و بر دشت نيم ور مشرف است و از دو بخش ايوان و چهار تاقي تشكيل شده كه ايوان آن بسياربلند است. آثار اتاقهاي جانبي نيز ديده ميشود. بر روي چهار تاقي گنبدي احتمالا از آجر داشته است. خصوصيت بارز اين بنا ضخامت ديوارها و ساخته شدن آنها از سنگ لاشه است. بناي اين آتشكده به شماره 311در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است

مانايي ها

در قرن 9پ م در شمال غربي ايران در غرب درياچه اروميه و همسايگي آشوريان و اورارتوييان دولت نو ظهوري به نام ماننا پديد آمد. در سال 1947در تپه زيويه مرز امروزي آذربايجان غربي و كردستان ايران گنجينه با شكوهي از طلا نقره و عاج از دل خاك بيرون آمد كه پيش در آمدي بر شناسايي مانايي ها شد .در دره سولدوز آذربايجان غربي دهكده هاي متعددي از دوران پيش از تاريخ كشف شده است. در طول زمان به ترتيب درمنطقه درياچه اروميه تا كرمانشاه قبايل مختلفي سكني گزيدند كه منابع آشوري آنها را گوتيان و لولبيان ناميده اند. در قرن 9 پيش از ميلاد يكي از اين قبايل در تپه حسنلو شروع به ساخت دژ مستحكم كرد. طبق كتيبه اي كه در بوكان پيدا شده اين قوم اعتبار خاصي داشت و كم كم هسته مركزي قوم ماد را تشكيل داد. به موجب سالنامه هاي آشوري در قرن 9 پيش از ميلاد تشكيلات دولتي و قلاع دفاعي خطه اروميه ساخته شده است. دولت ماننا شامل تمامي نواحي جنوب درياچه اروميه و بخشي از دره رود قزل اوزن بود. سازمان اجتماعي ماننا شامل دامداري و پرورش گوسفند و حيوانات شاخدار ،اسب،شتر دو كوهان،قاطر و خر بود.فرهنگ تپه حسنلو عمدتا به دوره چهارحسنلو مرتبط ميشود. در اين دوره در اوج شكوفايي مانايي ها حمله آشوريان يا اورارتويي ها به آنها باعث كشتار آنها و از بين رفتن آنها ميشود. در تپه حسنلو زن و مزدي در بقل هم ،مادري كه كودكي را در آغوش گرفته و چهل زن كه در سالني خوابيده بودند به يكباره به زيرآواررفته اند و باستان شناسان آنها را از دل خاك بيرون آورده اند

گوتيان

ساكنين سرزمين گوتيوم واقع در كوههاي شمالي بابل بودند.آنها در زمان نرمسين يا فرمانرواي ديگري از سلسله اكدي بابل بر بابليان حمله كردند و حدود يك قرن به نام سلسله گوتي يا گوتيان فرمانرواي بابل بودند .نقش برجسته معروف هورين شيخان در بالاي رود دياله از اين قوم است كه بسيار شبيه نقش برجسته آنو باني ني است.سرزمین ابتدایی گوتیان ، کوههای زاگرس بین کارون و دجله است. يك مجسمه مفرغي نيز از يكي از شاهان گوتي در همدان به دست آمده كه به اواخر هزاره دوم پ م تعلق دارد. اختلافات شديد مردم با حاكمان بين النهرين باعث شد تا مردم آن سرزمين سلطنت گوتيان ايراني نژاد را به راحتي پذيرفتند بر اساس جداولي كه در نيپور كشف شده مقتدر ترين پادشاه گوتي آنري داپي زير نام داشت و حكومت خود را بسيار گسترش داده است. آخرين پادشاه گوتيان به نام تيريگان پس از چهل روز سلطنت توسط اوتوهگال پادشاه شهر ارخ كشته شد. يكي از پادشاهان گوتي به نام لاسيراب از خود لوحي به جاي گذاشته كه به زبان بابلي است و در آن از گوتيوم و ايشتاروسين خدايان بابل درخواست كرده تا لوح او هميشه حفظ شود. همچنين بر طبق سنت بين النهرين مقداري اسلحه براي خداي خود نذر كرده است. اما قديمي ترين سند مكتوب در مورد گوتيان لوح سنگي نرمسين است كه به 2500 پ م تعلق دارد . در سال 1200 پ م شوتروك ماحونته شاه ايلام پس از فتح بابل اين لوح را به همراه لوح همورابي به شوش منتقل كرده است. برخي نيز كتيبه سنگي آنوباني ني را از دوره گوتيان دانسته اند

تصویر ۳۶۰ درجه از آرامگاه کوروش

 

 

 

 

تصویر ۳۶۰ درجه از آرامگاه کوروش

گفتار اشوزرتشت

همیشه روح راستی پرستان شاد و خرم و روان و دروغ پرستان گرفتار رنج و درد است»

«کسی که آرامش دروونی دارد. با دانش و گفتار و کردار و وجدانش راستی را می افزاید»

«از اندیشه های غم گستر بگریز.مرگ اندیش و بدبین مباش.خندان و گشاده رو باش»

«ای مزدا کسی که آبادگر نیست و فریبکار است پیام نیک را گسترش نمی بخشد»

«خوشی فراوان از آن کسی است که همیشه به منش پاک آراسته باشد»

«به خواسته و دارایی دیگران چشم مدار تا مال خود را از دست ندهی

استان اردبیل

این استان براساس تازه ترین تقسیمات كشوری دارای شش شهرستان و ۱۶ بخش شش دهستان و ۲۱۹۳ آبادی است.

شهرهای : اردبیل ، نمین ، نیر ، سرعین ، بیله سوار ، پارس آباد ، اصلاندوز ، خلخال ، گیوی ، مشگین شهر ، كوثر و گرمی شهرهای آن را تشكیل می دهد.

شهرهای

ادامه نوشته

استان اصفهان

شهر اصفهان در جلگه اي از آبرفتهاي زاينده رود بنا شده است. اين شهر از جمله شهرهايي است كه شايد تاريخ و سابقه آن به سابقه و قدمت كشور ايران برسد.اصفهان در بيشتر ادوار تاريخ ايران از بزرگترين شهرهاي كشور بوده است. اصفهان قسمتي از عراق عجم و از بلاد شرقي ايران است و از طرف جنوب محدود است،  به زردكوه بختياري و خاك  فارس و از طرف شمال به نطنز و كاشان و محلات و از طرف مشرق به جبال نائين و يزد و از طرف مغرب به لرستان بعضي معتقدند اصفهان بنام اصفهان بن بنطي بن سام بن نوح موسوم شده و او آن را بنا نهاده است.
در داستانها بناي شهر را به كيكاووس و عده اي از مورخين بناي آن را به طهمورث ديوبند،سومين پيشدادي نسبت داده اند،كه قسمتي از شهر را بنا كرده و قسمتي ديگر را جمشيد و اسكندركبيرساخته وبعضي گويند هوشنگ پيشدادي بناي شهر را نموده وشهرستان را كه سابقاً يكي ازمحلات اصفهان بوده وحالا در يك فرسنگي شهر است اسكندرساخته است.اين شهر از دوران باستان در كرانه هاي زاينده رود وجود داشته و به گفته مورخان حتي پيش از شهرياري شاهان هخامنشي،شهري آباد بوده و بعداً به صورت اقامتگاه تابستاني پادشاهان هخامنشي در آمده است .در زمان حكومت اشكانيان و  ساسانيان متجاوز از نهصد سال مركز استان بزرگي در ميانه كشور بوده است.اصفهان در سال 20ه.ق. به تصرف سپاه اسلام درآمد واين امر باعث شد تا تمدن وهنر اسلامي كم كم در آن گسترش يافته و بناهايي با سبك معماري اسلامي در اين شهر ساخته شود .

ادامه نوشته

استان ایلام

در گوشه باختری سرزمین پهناور ایران؛ نام ایلام ذهن را به دور دست تاریخ هدایت می كند .

سرزمین طلوع آفتاب و عروس زاگرس با كوهستان های سلسله وار و دشت های پهناور كه زیستگاه انواع گونه های گیاهی و جانوری است،

از قابلیت های برجسته ای در زمینه گردشگری طبیعی برخوردار است.

از كوه های دالاهو كه می گذری كوه قلاقیران كه سمبل و نماد استقامت و جوان مردی مردم این دیار است,

با ظاهری چشم نواز همراه با درختان تنومند بلوط , نمایان می شود و چشم های هر بیننده ای را می نوازد .

مواهب زیبای خدادی در استان ایلام باعث شده كه این خطه از خاك ایران از لحاظ منابع طبیعی ‌یكی از جذاب ترین مناطق ایران باشد.

جاذبه های اجتماعی و فرهنگی استان ایلام از دیگر زیبایی های منطقه هستند

ادامه نوشته

استان بوشهر

نام اصلی این منطقه رام اردشیر بوده و بنای اولیه آن به اردشیر ساسانی نسبت داده می شود. استان بوشهر در جنوب ایران واقع شده و بین ۲۷ درجه و ۱۴ دقیقه پهنای شمالی و ۵۰ درجه و ۶ دقیقه تا ۵۲ درجه و ۵۸ دقیقه درازای خاوری از نیم روز گرینویچ قرار گرفته است.

دسترسی به استان بوشهر از سه طریق هوایی, زمینی و دریایی امكان پذیر است. كشاورزی استان از نظر نوع محصولات تولیدی و روش های تولید به دو قسمت محصولات زراعی و محصولات درختی تقسیم می شوند.

مهم ترین محصولات زراعی را گندم، جو آبی و دیم، تنباكو، پیاز، كنجد، سبزی، صیفی و نباتات علوفه ای تشكیل می دهد.

صنایع استان بوشهر به دو بخش صنایع دستی و صنایع ماشینی تقسیم می شود.

ادامه نوشته

استان‌ تهران‌

استان‌ تهران‌ با۲۲۵ ،۲۸ کیلومتر مربع‌ وسعت‌ ،یکی‌ از کوچکترین‌ استانهای‌ کشور می‌ باشد .استان‌ تهران‌ در جنوب‌ بخش‌ مرکزی‌ رشته‌ کوههای‌ البرز قرار گرفته‌ و از ناحیه‌ فیروزکوه‌ در شرق‌ تاهشتگرد درغرب‌ وسعت‌ دارد.همچنین‌ در قسمت‌ جنوبی‌ ، به‌ شهرستان‌ قم‌ منتهی‌ می‌ شود .
در مجموع‌ سه‌ عامل‌ جغرافیایی‌ درساخت‌ کلی‌ اقلیم‌ استان‌ تهران‌ موثر است‌ .این‌ سه‌ عامل‌ عبارتند از:
۱) وجود دشت‌ کویر در جنوب‌ شرقی‌ استان‌
۲) رشته‌ کوههای‌ البرز در شمال‌
۳) بادهای‌ مرطوب‌ وبارانزای‌ غربی‌
بطورکلی‌ آب‌ وهوای‌ این‌ استان‌ درمناطق‌ کوهستانی‌ از نوع‌ آب‌ وهوای‌ کوهستانی‌ معتدل‌ ودر دشتهای‌ آن‌ ازنوع‌ نیمه‌ صحرایی‌ با ویژگیهای‌ خاص‌ خود می‌ باشد .آبهای‌ سطح‌ الارضی‌ استان‌ شامل‌ رودخانه‌ های‌ کرج‌ ،جاجرود، حبله‌ رود، رودشور، رودلار، طالقان‌ رود، کن‌ ، قره‌ چای‌ ، هراز و سولقان‌ می‌ باشد .وآبهای‌ تحت‌ الارضی‌ که‌ در واقع‌ چشمه‌ های‌ آب‌ معدنی‌ هستند،عبارتنداز:چشمه‌ آبعلی‌ (بین‌ دو روستای‌ آبعلی‌ ومبارک‌ آباد)، چشمه‌ آب‌ البرز (جنوب‌ شرقی‌ آبعلی‌ ) ،چشمه‌ علی‌ (شهرری‌ )وچشمه‌ اعلاء(شمال‌ شهر دماوند).
استان‌ تهران‌ بزرگترین‌ قطب‌ اقتصادی‌ کشور ودارای‌ ویژگیهای‌ اقتصادی‌ بسیار پیچیده‌ وگوناگون‌ است‌ .درطی‌ دو دهه‌ اخیر جنبه‌ های‌ صنعتی‌ وتجاری‌ اقتصاد این‌ منطقه‌ آنچنان‌ توسعه‌ پیداکرد که‌ در واقع‌ این‌ دوره‌ رامی‌توان‌ دوره‌ تغییرات‌ بنیادی‌ از یک‌ اقتصاد کشاورزی‌ نسبتا"خودکفا به‌ اقتصاد صنعتی‌ و تجاری‌ وابسته‌ نامید.
طبق‌ آمار راههای‌ کشور ،بیش‌ از نیمی‌ از آزاد راههای‌ کشور دراین‌ استان‌ قرار دارد .همچنین‌ ۷۶۷ کیلومتر خط‌ آهن‌ که‌ ۴۳۵ کیلومتر آن‌ اصلی‌ است‌ ،ارتباط‌ آن‌ رابادیگر استانهای‌ کشور،از طریق‌ قطار ممکن‌ می‌ سازد

ادامه نوشته

استان چهارمحال و بختیاری

استان چهارمحال و بختیاری در میان کوه های سر به فلک کشیده زاگرس و در بلندترین نقطه ایران‎؛ درمیان استان های اصفهان، لرستان، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد واقع شده است. این استان با این که یک درصد از وسعت خاک ایران را در برگرفته، اما بیش از۱۰% حجم بارش را به خود اختصاص داده و با در اختیار داشتن زردكوه بختیاری‎؛ نبض حیات دو استان بزرگ و مهم خوزستان و اصفهان را به دست گرفته است. رودخانه های معروف کارون و زاینده رود با عظمت و قدرت فراوان از كوه های سربه فلك كشیده زرد كوه بختیاری سرچشمه گرفته و روانه این دو دیارمی شوند. استان استوار و مرتفع چهارمحال وبختیاری درهمه فصول و روزهای سال، پذیرای کسانی است که به قصد تماشای دیدنی های آن بار سفر می بندند تا ایامی از سال را با فراغ خاطر دراستان گل و شکوفه و کوه و آب سپری کنند. درجای جای این دیار‎‎‎؛ هنر، طبیعت زیبا، کوه ها و دشت های پرگل و رودخانه های خروشان دامن گسترده اند. جاذبه های طبیعی چون چشمه دیمه که آب آن از گواراترین آب های جهان شناخته شده و دشت لاله های واژگون همراه با ده ها اثر طبیعی دیگر در كنار جاذبه های انسانی و جلوه های زیبای زندگی عشایری در دامن سحرانگیز طبیعت منحصر به فرد این خطه؛ چشم اندازهای كم نظیری را به وجود آورده كه در كم تر نقطه ای می توان یافت. درپهنه کوه های سر به فلک کشیده ومملو ازبرف زاگرس مرکزی؛ ایل بزرگ بختیاری زندگی می کنند که روحیات آزاد منشی و دلاوری آنان شهره عام وخاص است و کوچ آنان درهنگام بهار و پاییز و آداب ورسوم و جشن ها ومراسم خاص آن ها همراه با لباس های رنگی و شاد در دل طبیعت یکی از جذاب ترین دیدنی های استان چهارمحال وبختیاری است.

ادامه نوشته

استان خراسان جنوبی

استان خراسان جنوبی، شرقی‌ترین استان ایران، دارای ۸۲۸۶۴ کیلومتر مربع مساحت می‌باشد که بین ۵۷ درجه و ۴۶ دقیقه تا ۶۰ درجه و ۵۷ دقیقه طول شرقی و ۳۰ درجه و ۳۵ دقیقه تا ۳۴ درجه و ۱۴ دقیقه عرض شمالی قرار گرفته و ۴۷/۵ % از مساحت کشور را به خود اختصاص داده است.
این استان از شرق، با کشور افغانستان، از شمال به استان خراسان رضوی ، از غرب به استانهای یزد و کرمان و از جنوب با استان سیستان و بلوچستان همسایه است.
براساس آخرین تقسیمات کشوری، خراسان جنوبی دارای ۶ شهرستان (بیرجند، قائنات، درمیان، سرایان، سربیشه و نهبندان) با مرکزیت بیرجند، ۱۷ شهر، ۱۶ بخش، ۴۲ دهستان، ۲۰۶۱ آبادی دارای سکنه و ۵۰۴۱ آبادی خالی از سکنه می‌باشد.
آب و هوا اقلیم استان از نوع خشک و بیابانی است که متوسط بارندگی سالیانه استان به ۱۵۰ میلیمتر می رسد. حداکثر دمای سالانه ۴۴ و پایین ترین دمای ثبت شده ۵/۲۱ـ درجه سانتیگراد گزارش شده است.
● شهر بیرجند
ناحیه‌ای که بیرجند جزء کوچکی از آن را تشکیل می دهد، قهستان نام داشت. این ناحیه از یک سو به دلیل کوهستانی بودن، پناهگاه نهضت هایی نظیر اسماعیلیان بوده است، از سوی دیگر، به سبب خشکی اقلیمی و وجود بیابان‌هایی که به آب وهوای شبه جزیره عربستان شباهت دارد، مورد توجه اعرابی که از جور خلفای عباسی و حاکمان وقت می‌گریخته اند، قرار داشته است و این گریختگان به این منطقه پناه می آوردند. در اسطوره های تاریخی، بنای قهستان را به سام بن نریمان نسبت می دهند و آن را بخشی از قلمرو فریدون، پنجمین پادشاه پیشدادی می دانند. این شهر در حال حاضر، یکی از شهرهای مهم جنوب خراسان و یک از مراکز عمده تجاری و اقتصادی است. امامزاده زیدبن موسی یکی از اماکن دیدنی و زیارتی این شهر است

ادامه نوشته

استان خراسان رضوی

خراسان رضوی یكی از قدیمی ترین مناطق شمال خاوری ایران و یكی از جدید ترین استان های ایران است كه از تقسیمات جدید استان خراسان به وجود آمده است. خراسان رضوی یكی از پرجاذبه ترین مناطق ایران است كه دربرگیرنده حرم مطهر حضرت رضا (ع) بوده و یكی از مهم ترین قطب های گردشگری مذهبی – فرهنگی ایران را تشكیل می دهد. خراسان بخش باقی ‎مانده و کوچکی از «ساتراپی» پارت در دوره های باستانی ایران است که در سنگ نبشته های داریوش بزرگ هخامنشی در بیستون و سنگ نبشته های دیگر هخامنشی، ازآن یاد شده است. خراسان رضوی صرف نظر از جایگاه طبیعی، جغرافیایی و دارا بودن منابع سرشار زیر زمینی، از لحاظ تاریخی نیز از کهن سال ترین مناطق ایران به شمار می رود و از گذشته های دور دارای فرهنگی درخشان بوده است. وجود مرقد مطهر حضرت امام رضا(ع) در شهر مشهد نیز در گسترش, رشد و رونق این استان نقش بسیار موثری داشته و مهم ترین جاذبه گردشگری مذهبی ایران را تشكیل می دهد.
●مکان های دیدنی و تاریخی
استان خراسان رضوی یكی از مهم ترین قطب های گردشگری ایران است و از جاذبه های طبیعی و مكان های دیدنی مذهبی و تاریخی بسیار ارزشمندی برخودار است. مهم‌ترین اماكن دیدنی استان خراسان رضوی عبارت‌اند از: حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) و مجموعه‌ی آستان قدس رضوی، مسجد گوهرشاد، مدرسه‌ی پریزاد، مدرسه‌ی دودر، بقعه‌ی خواجه ربیع، بقعه‌ی گنبد سبز، آرامگاه نادرشاه افشار، مصلای مشهد، طرقبه، شاندیز، پارك وكیل‌آباد، كوه سنگی، بندگلستان، خواجه اباصلت، خواجه مراد و مقبره‌ی گوهرتاج (در مشهد)، مسجد پامنار، آرامگاه ملاهادی سبزواری، مناره‌ی خسروگرد، رباط مهر، آرامگاه سیدحسن غزنوی و مسجد جامع (در سبزوار)، گنبد هارونیه و آرامگاه فردوسی (در توس)، كتبیه‌ی نادری، عمارت خورشید، ارغون‌شاه و مسجد كبود گنبد (در كلات نادری)، شهر عتیق، تپه بام و مدرسه‌ی عرضیه (در قوچان)، ‌آرامگاه شاه قاسم انوار و مقبره‌ی شیخ احمد جامی (در تربت جام)، برج كرات (در تایباد)، باغ گلشن (در طبس)، ارگ كلاه فرنگی، دریاچه‌ی گل بی‌بی و آرامگاه بابا لقمان (درسرخس)، قدمگاه رباط عباسی و آرامگاه‌های عطار، كمال‌الملك و خیام (در نیشابور)، برج علی‌آباد، مناره‌ی فیروزآباد، باغ مزار و آرامگاه مدرس (در كاشمر) و مقبره‌ی شیخ حیدر و مسجد ملك (در تربت حیدریه)، سنگ فیروزه، زعفران، ادویه و مهر و تسبیح از سوغاتی‌های استان خراسان رضوی است.

ادامه نوشته

استان خراسان شمالی

استان خراسان شمالی یكی از جدید ترین استان های ایران است كه از تجزیه استان بزرگ خراسان (سابق) به وجود آمده است. این منطقه؛ شش شهرستان با نام های بجنورد, جاجرم, اسفراین, فاروج, شیروان, مانه و سملقان را دربرمی گیرد.
مركزاین استان؛ شهربجنورد است كه در مركز استان واقع شده است. كشاورزی این ناحیه از شرایط مساعدی برخوردار بوده و در برخی نقاط چون شهرستان اسفراین حالتی نیمه صنعتی دارد. استان خراسان شمالی از جاذبه های طبیعی و تاریخی با ارزشی برخوردار است كه بیش ترین آن ها در شهرستان اسفراین قرار گرفته و شامل قلعه های متعدد, امام زاده ها و شهرهای تاریخی می شود. شهرستان های شیروان و بجنورد نیز در برگیرنده جاذبه های متعدد تاریخی و طبیعی هستند و این منطقه را از ارزش های جهانگردی خاص خود برخوردار نموده است.
● مکان های دیدنی و تاریخی
استان خراسان شمالی از جاذبه های طبیعی و تاریخی با ارزشی برخوردار است كه بیش ترین آن ها در شهرستان اسفراین قرار گرفته و شامل قلعه های متعدد, امام زاده ها و شهرهای تاریخی می شود. شهرستان های شیروان, بجنورد و جاجرم نیز در برگیرنده جاذبه های متعدد تاریخی و طبیعی هستند كه در مجموع سبب بالا رفتن ارزش های جهانگردی ابن منطقه شده اند.

ادامه نوشته

استان خوزستان

استان خوزستان که یکی از مهم ترین و با ارزش ترین مناطق ایران است؛ در جنوب باختری ایران واقع شده و از جاذبه های کم نظیر گردشگری در زمینه های طبیعی، تاریخی، معماری، اجتماعی و فرهنگی برخوردار است. خوزستان یکی از باستانی ترین و تمدن خیزترین ناحیه های جهان بوده و جزو كهن ترین سرزمین های متمدن بشری به شمار می رود.
آفتاب دل نشین، آب فراوان، خاک مرغوب و مردمانی سخت کوش سبب شده اند؛ این منطقه یکی از پرحاصل ترین نقاط ایران شده و لقب «زرخیز» را از آن خود نماید. از آن جا که جلگه خوزستان دنباله بین النهرین است، خاک و آب و هوای این جلگه برای كشاورزی بسیار مناسب است و انواع محصولات در این خطه به عمل می آید. صنعت نیز مانند كشاورزی در خوزستان سابقه طولانی دارد.
در دوران ماقبل تاریخ (دوره عیلامی ها) انواع و اقسام ظروف و كوزه های سفالی در خوزستان ساخته شده و معادن سرشاری چون: نفت، گاز، نمك، گوگرد و... در این منطقه وجود دارد. استان خوزستان دربرگیرنده قدیمی ترین بنای ایران باستان است كه با ابعاد حیرت انگیز خود؛ قابل مقایسه با اهرام مصراست. تنها رودخانه قابل کشتی رانی ایران؛ با جلوه های بالای جهانگردی دراین منطقه واقع شده است.
بعد ازجنگ تحمیلی ایران و عراق، منطقه جنگی خوزستان نیز به جاذبه های گردشگری این منطقه افزوده شده وهرساله بازدیدکنندگان زیادی از منطقه های جنگی که یادآور حماسه سازی های فرزندان با غیرت ایران زمین در برابرتجاوزخارجی است، بازدید می کنند و بدین گونه یاد،خاطره و سلحشوری های غیرتمندان ایران را گرامی می دارند.

ادامه نوشته

استان زنجان

استان زنجان یکی از استان های با اهمیت ایران است که در ناحیه مرکزی شمال باختری ایران واقع شده و از نظرارتباطی دارای نقش ویژه ای است و به دلیل استقرار بر محور ترانزیتی تهران- اروپا نقطه ارتباطی مركز با باختر و شمال باختری ایران به شمار میآید. جاذبه های جهانگردی استان زنجان درتمام قسمت های آن پراكنده شده اند و می توان آن ها را در شمار جاذبه های طبیعی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
دراین میان شهرستان های ابهر و زنجان با ارزش ترین و مشهورترین جاذبه های گردشگری این استان را در خود جای داده اند. جاذبه های طبیعی این استان؛ شامل کوه ها، رودها، آبشارها، چشمه های آب معدنی و دریاچه های طبیعی و مصنوعی است که در شهرستان های مختلف استان پراکنده شده اند.
استان زنجان به لحاظ اقتصادی از مناطق صنعتی و خودکفای ایران بوده و از نظر جاذبه های گردشگری در برگیرنده بنای عظیم و با شکوه سلطانیه است كه یکی از بزرگ ترین و مشهورترین بناهای اسلامی بر جای مانده از ۷۰۰ سال پیش است. وجود معادن با ارزش سبب شده این منطقه چهره ای صنعتی به خود بگیرد و وجود مردمانی سخت کوش و هنرمند سبب وجود انواع صنایع منحصر به فرد دستی در این خطه از ایران شده است

ادامه نوشته

استان سمنان

استان سمنان با وسعتی برابر ۹۸۵۱۵ کیلومتر مربع ۸/۵ درصد مساحت کل کشور است.
این استان از نظر مساحت ششمین استان کشور است. وسعت آن حدود چهار برابر تهران می باشد. این استان در حال حاضر دارای ۴ شهرستان ۱۴ شهر ۱۰ بخش و ۲۸ دهستان است.
شهرهای آن عبارتنداز: سمنان، شاهرود، دامغان و گرمسار.شهرهای تابعه استان نیز عبارتند از سمنان - مهدی شهر- شهمیرزاد - سرخه -شاهرود -بسطام -تجن -کلاته -خیج -میامی -بیارجند -دامغان -گرمسار -ایوانکی و آرادان.
استان سمنان در دوران باستان بخشی از چهاردهمین ایالت تاریخی ورن (ورنه) از تقسیمات شانزده گانه اوستایی بود.برخی از دانشمندان این ایالت را گیلان فعلی می دانند ولی قدر مسلم این که ورن یا ورنه متشکل از صفحات جنوبی البرز و خوار شمال سمنان، دامغان، خوار, دماوند، فیروزکوه، شهمیرزاد، لاسگرد، ده نمک و آهوان، قوشه، ویمه و نقاط کوهستانی مازندران بوده است.
● شهرستان سمنان
در زمان کمبوجیه سمنان مانند پلی سه ایالت ری و خراسان و استرآباد را به هم وصل می کرد .در دوره های بعدی نیز منطقه سمنان مورد توجه خاص حکومتهای مرکزی قرار گرفت و منازعه ها و مناقشه های متعدد بر سراین منطقه بین قدرتمندان در گرفت.
اشکانیان هم ایران را به هجده ایالت تقسیم کرده بودند که یکی از آنها کمیس یا قومس در نواحی سمنان و دامغان بود .از زمان سلسله طاهریان تا غزنویان نیز سمنان اهمیت خود را حفظ کرد و ازجمله مناطقی بود که شاهد انبوه کشمکشها بود.

ادامه نوشته

استان سیستان و بلوچستان - زاهدان

سیستان و بلوچستان یادآورسرزمین پهلوانان اسطوره ای ایران(رستم، سهراب، زال و...) است. این سرزمین که نام آن بارها در شاهنامه فردوسی آمده؛ درجنوب خاوری ایران واقع شده و به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی خود، درتمام دوره‎های تاریخی ازاهمیت ویژه‎ای برخوردار بوده است. سیستان و بلوچستان همواره در درازای تاریخ، معبر و گذرگاهی میان خاور و باختر بوده و به همین دلیل تركیب قومی آن نیز همواره در معرض تغییر، تحول و دگرگونی بوده است.
مهم ترین محصول منطقه سیستان و بلوچستان؛ گندم است كه درصد قابل توجهی از زمین‎های زیركشت را به خود اختصاص داده و صنایع آن نیز در اطراف شهرهای بزرگی چون زاهدان قرار گرفته است.
شیوه های مختلف معیشت و زندگی، موسیقی سنتی و زیبا، صنایع دستی هنرمندانه وجذاب، آثار تاریخی و معماری کم نظیر، شهرهای باستانی چون شهرسوخته زابل- که با قدمت ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ سال قبل ازمیلاد؛ بی‌گمان روزگارانی دراز یكی از مهم‌ترین مراكز شهرنشینی آسیا درعصرمفرغ بوده- به همراه جلوه های طبیعی چون: ساحل دریای مکران (عمان)، منطقه آزاد چابهار، دریاچه مشهورهامون و... سیستان و بلوچستان را به یکی از استان های جذاب ایران در زمینه گردشگری تبدیل کرده است.
● مکان های دیدنی و تاریخی
استان سیستان و بلوچستان از مکان های تاریخی و دیدنی زیادی برخوردار است. باغ های مركبات ایرانشهر، پارک تفتان، پارک جنگلی بمپور، پناهگاه حیات وحش، جنگل های نخل، انواع چشمه های آب گرم، رودخانه سرباز و تمساح های آن، غارتیس، غاركوه پیرک، كوه تفتان، گردشگاه های كشمان، گردشگاه مالیه – گوربند، منطقه حفاظت شده بزمان و گل فشان های طبیعی استان از مهم ترین جاذبه های طبیعی سیستان و بلوچستان است.
آتشكده كركوی، بنای امام زاده های متعدد، تپه های باستانی و با ارزش، شهرهای تاریخی، قلعه های باستانی، مسجدهایی با ارزش معماری بالا به همراه جاذبه های دیگرچون: صنایع دستی جذاب، موسیقی جالب وشنیدنی، مردمانی با فرهنگ ها و قومیت های مختلف از مهم ترین و جذاب ترین دیدنی های استان سیستان و بلوچستان است.

ادامه نوشته

دلاوران گیل و دیلم در شاهنامه

 گيل و ز ديلم بيامد سپاه            همى گرد لشكر بر آمد به ماه‏اين سخن فردوسى است كه پيش از هزار سال قبل از دو قوم گيل و ديلم و جنگجوئى و دلاورى آنان ياد كرده است. هنوز شما اگر چند صباحى بين مردم گيلان زندگى كنيد لغت« گيلمرد» را از زبان مردم آن سرزمين بسيار مى‏شنويد، و عجيب است كه اين لغت را فردوسى در شاهنامه زنده نگاه داشته و گفته است‏


همه گيل مردان چو شير يله            ابا طوق زرين و مشكين كله‏
همان كلاه سياه نهرى خوش طرح كه هنوز ساكنان شجاع كوهستان گيلان بر سر مى‏گذارند در عصر اساطيرى فريدون هم بر سر مى‏نهادند. گيلان زمين بعلت نزديكى با قفقاز و همسايگى با آن، از صادرات آهن قفقاز( مهد نخستين كشف كان‏هاى آهن) بهره گرفته و بصورت مركز ساختن اسلحه‏هاى جنگى در آمده بود. سپرهاى ساخت گيلان شهرت بسيار داشت.
فردوسى مى‏گويد:

ادامه نوشته

زرتشت؛ پیامبر ایران


زرتشت ، قانونگذار ، سنت گذار و پیامبر بزرگ ایران و بنیان گذار دین زرتشتی است ، دینی که حدود سه هزار سال دین همه ی مردم فلات ایران و پس از گذشت پنج هزار سال از تاسیس آن ، هنوز پیروان بی شماری را در جهان دارد. زرتشت فرزند پوروشسب حدود سه هزار و پانصد سال پیش از میلاد مسیح در شهر شیز واقع در نزدیکی دریاچه ی ارومیه متولد شد ؛ در آن زمان ایرانیان پدیده های طبیعی مانند  ماه ، خورشید ، آتش ، خاک و مانند اینها را پرستش می کردند و نام دین ایرانیان میترا بود؛ به عقیده ی برخی از مورخان ، میترا پیامبری بود که در دوره ای بسیار کهن می زیست و در آن زمان  تعالیم خود را به جهان اعلام کرد اما به دلیل سطح پایین درک و فهم مردم آن روزگار دین او تحریف شد و به مجموعه مراسم های بسیار خطرناک مانند شیطان پرستی امروزی مبدل گشت تا جایی که وحدت اقوام ایرانی به خطر افتاد
ادامه نوشته

دروغ های تاریخی

بارها درباره دروغ ها و یا خرافاتی كه به زرتشت نسبت داده می شود شنیده ایم اما این دروغ ها چگونه نشات گرفته اند"


مکیاول سیاستمدار معروف ایتالیائی سده 16 در کتاب «هنر جنگ» مینویسد« اگر بخواهی ملتی را به بردگی بکشی، فرهنگ او یعنی هویت او را درهم بشکن. و اگر فرهنگ او غیر قابل خرده گیری بود، تا آنجا که بتوانی از ابزار دروغ استفاده کن و با دروغ آنرا از پای در بیاور، چون زمانی که ابزار «راستی» را در دست نداری، دروغگوئی بزرگترین عامل پیروزی است» .
این شیوه اتدیشه ای را سده ها پیش از مکیاول، نخست تازیان و سپس تازی پرستان در 00 14 سال گزشته به خوبی ( و با پیروزی نسبی» در مورد ایرانیان برای در هم کوبیدن فرهنگ و هویت آنها انجام داده اند.
امروز باز در برابر پیدا شدن شیفتگی وکشش بی سابقه مردم ایران بویژه جوانان به آئین نیاکان خود، زرتشت، که هسته مرکزی فرهنگ ایران را درست میکند، و به ترس افتادن از گسترش سریع آن ، و برای درهم کوبیدن یا خنثی کردن این کشش، باز شیادان حرفه ای با تیترهای « استاد » ، « مورخ » ، « نویسنده» وارد میدان شده و هر روز از آستین گشاد خود دروغی را خارج کرده و آنرا بسوی مردمانی که از همه جا بی خبر نگه داشته شده ولی پاک و جستجوگر مانده هدف میگیرند

ادامه نوشته

فرهنگ زرتشت

درباره خدا در کیش زرتشتی سخن بسیار گفته شده و میشود گروهی معلوم الحال از راه گژاندیشی و نادانی می گویند ایرانیان باستان که منظور زرتشتیان است آتش پرست بودند و اتش را خدا میدانستند.گروهی نیز مدعی میشوند که ایرانیان به دو خدا باور داشتند یکی اهورامزدا خدای نیکی و دیگری اهریمن خدای بدی.

برخی از خاورشناسان باختر زمین در پژوهشهای خود آماج ویژه ای را دنبال می کنند و ان اماج این است که نشان دهند که همه چیز برخاسته از تورات است و همه فرهنگهای جهان در مقابل تورات هیچ و پوچ است و تورات پیش اهنگ فرهنگ بشری است با پیگیری اینگونه اماج است که این گونه پژوهش گران نه تنها در مورد اوستا و فرهنگ ایران بلکه در مورد هرچیزی که مربوط به فرهنگی جز فرهنگ تورات باشد راه کژروی میپویند و با دگرگون ساختن مفاهیم کتابهای دینی و کهن سایر ملل هدف خویش را براورده میسازند بر پژوهندگان ایران زمین است که با دوری از این گونه لغزشهای که ره اورد تورات محوران (بواقع ادیان سه گانه سامی) است راه راستی را درپیش گیرند و حقیقت این اندیشه را برای مردمان بیان کنند که این خود رسالت اشو زرتشت بود بیان راستی برای بهترین راستی؟!

ادامه نوشته

انسان كامل از دیدگاه زرتشت

یازده اصل اعتقادی در دین زرتشت وجود دارد  که رستگاری در دو جهان در گرو پیروی از آن‌هاست؛ در واقع با پذیرش این اصول مسیر حرکت به سمت انسان کامل آغاز می‌شود.

1. توحید مطلق و ایمان به این‌که اهورامزدا، هستی‌بخش دانا، آفریننده تمام کائنات و سرچشمه خوبی‌هاست.

2. اعتقاد به دو اصل خوب و بد یا سپنتامینو و انگره مینو که لازم و ملزوم یکدیگرند.

3. اعتقاد به آزادی عقیده و آزادی گزینش راه نیک یابد.

4. مسئولیت فردی در قبال آزادی و پاسخ‌گویی به نتایج حاصل از نیک و بد

5. عقیده به جاودانگی روان

6. عقیده به بهشت و دوزخ

7. اعتقاد به پیامبری اشوزرتشت

8. اعتقاد به رستاخیز معنوی

9. اعتقاد به نجات دهنده، سوشیانت

10. عقیده برگشت انسان به سوی خدا

11. عقیده به مراحل 6 گانه رسایی و تلاش فردی برای کمال‌رسایی

ادامه نوشته

گفتار اشوزرتشت

حسن بلند پروازی در آن است که انسان را پر جنب و جوش نگه می دارد،اما اگر این بلند پروازی باعث گردد که انسان از واقعیت های روزمره دور بماند،آن دیگر بلندپروازی نیست بلکه کوته نظری است.»

 

 «خدای زرتشت بخشایشگر و پر جوشش است پس از کسی که میبخشد،نباید ترسید،تنها چیزی که باید از آن ترسید همان «ترس» است.»


« تنهایی می تواند قابلهء زادن اندیشه ای بزرگ باشد،اما جایی می توانی به تنهاییت اطمینان کنی که اندیشه ی نیک، در آنجا خانه ساخته باشد

روزه در دین زرتشت

 

در مورد روزه در دین زرتشت باید گفته شود که روزه گرفتن و نخوردن آب و غذا بخاطر این که باعث سستی بدن و عدم فعالیت مفید و کار روزانه می شود، ناپسند می باشد. چون این موارد در آیین زرتشت نکوهیده شده و بی کاری و تن پروری به شدت نهی شده است.

در وندیداد، فرگرد سوم فقره 33 نوشته شده است: « از نخوردن است که توان و نیرو در بدن کاسته می شود و پارسایی و دین داری از میان می رود. از تغذیه و خوردن است که جهان جسمانی پایدار گردد و با نخوردن تباه شود ».

ادامه نوشته

گفتار اشوزرتشت

آنچه گذشته است را فراموش کن و بدانچه نرسیده رنج و انده مبر.»

«در انجمن نزد مرد نادان منشین که تو را نادان ندانند.»

«تا حدی که می توانی از مال خود داد و دهش نما»

            «مطابق وجدان خود رفتار کن که بهشتی شوی.»           

«با مردم یگانه باش تا محرم و مشهور شوی.»

«دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی

زن در دین زرتشت

 

زن در اوستا

مقام زن چه در عصر اوستایی و زمان زرتشت و چه پیش از او در جوامع ایرانی محترم و با ارزش بوده است.البته با ظهور زرتشت و اصلاحات او چنان که از اوستا و قسمت های متقدم ان برمیاید.چون اموری دیگر مقام زن نیز مورد مورد اصول اصلاحی مصلح و پیامبر قرار گرفت.زن نیز دارای حقوقی بود برابر حقوق مرد و در همبودگاه (جامعه) میتوانست  به همان اندازه ی که مرد ها موثر بودند موثر واقع شوند.

اراده زنان و دوشیزگان چه تا ان هنگام که در خانه پدری بودند و چه زمانی که شوهر میکردند استقلال داشته و قادر بود تا از روی خرد و درک واقعیات  حقانیت خود را به ثبوت رساند و تحمیل کند.البته بهر اثر عوامل و علل بسیار پس از زرتشت به ویژه در زمان ساسانیان که همه چیز رو به نابودی رفت مقام اجتماعی زن و حقوقشان نیز دستخوش این نابودی و انحطاط شد و افسوس که دیگر زنان از مقام نخستین برخوردار نبودند( اما هنوز با این حال در زمان ساسانیان ایران زمامداری دو شاه زن را تجربه کرد که باز نشان دهنده حقوق برابر با مردان در ایران است). و اما باین حال حقوق زنان و ازادگی بانوان را که درزمان اوستایی بوده باز نیز میبینیم.
ادامه نوشته

امشپسپندان

 

این واژه همراه با بسیار واژه‌های دیگر، آمیزه‌های تازه و در خور ستایش می‌سازد، چونان:

سِپنت آرمَئیتی: زمین سودبخش و گستراننده...(و مقدس)

سِپنت گاثا: گات‌های سودرساننده

سِپنتُو مَئین یو: روان بخشنده، مینوی سودرسان

سِپنتُو فرَسنَ : پرسش سپنتایی

سِپنتُو داتَ: مرز سپند، نامی که در زبان پهلوی به سپندیات و در زبان فارسی به اسفندیار دگرگون شد.

سِپنتُو فرَدَخشتَ: دارنده ارزش مینوی، آورنده پیام نیکوسِپنتُو خرتو :نام یکی از ناموران که در فروردین یشت ستوده شده است، خرد سودرسان...(مقدس)

اما بخش نخستین این واژه در زبان اوستایی بگونه‌ی اَمَشی آمده است که خود از یک ریشه‌ی : مَشی = مرگ برآمده، و یک پیشوند دگرگون کننده «اَ» که از آن واژه‌ی «بی‌مرگ» برمی‌آورد.گونه‌ای دیگر از این واژه، مَهرکَ اوستایی است برابر با «مرگ» که با پیشوند «اَ» بگونه ی اَمَهرکَ یا بیمرگ درمی‌آید که در زبان پهلوی در واژه ی «اَمَهر اسپند» برجای مانده است که آن نیز گونه‌ای از «امشاسپند» است.

ادامه نوشته

بابليان

يكي از مراكز تمدن جهان باستان كشور بابل در جنوب بين النهرين است.بابل وارث تمدن سومري بود و سومريان نخستين تمدن بين النهرين به حساب مي آيند. بابليان را بانيان علم ستاره شناسي ميدانند
ساكنان بابل از تبار دو قوم سومري و سامي هستند.كار اصلي آنها كشاورزي بود و درشهرهاي آنان بازرگاني رونق داشت.صاحبان اصلي زمينها و اموال اشراف ، كاهنان و درباريان بودند.برده داري در سرزمين بابل رواج داشت. برده ها يا اسيران جنگي بودند يا بدهكاران به دولت.بابليان مردمي سيه چرده و مو مشكي بودند. آنها موهاي خود را بلند نگه ميداشتند.مردها ريش داشتند.همگي پيراهنهاي بلند كتاني ميپوشيدندو زنها با گردنبند خود را مي آ راستند

بابليان خدايان زيادي داشتند. مردوك خداي خدايان خالق جهان و نگهبان بابل بود. آنها هر ستاره را يك خدا مي دانستند كه بخشي از سرنوشت يك انسان را در اختيار دارد. بنا بر اين به ستاره ها دقت ميكردند. آنها تقويم دوازده ماهه داشتند و اطلاعات فراواني در مورد حركت سياره ها داشتند. بابل در زمان حمورابي به اوج قدرت رسيد ولي پس از او رو به ضعف نهاند.كاسي هاكه از زاگرس آمده بودند به مدت 6 قرن بر آنها حكومت كردند. پس از آن بابل خراجگزار آشور شد ولي مرتب بر عليه آنان شورش ميكرد.در سال 1080پ م كلداني ها كه بخشي ازآراميها بودند بر بابل تسلط يافتند.پس از مرگ آشوبانيپال سردار كلداني به نام نبوپلسر اعلام استقلال كرد و با كمك مادهادولت آشور را بر انداخت وامپراتوري نوين بابل را استوار كرد.او يهوديان را به اسارت گرفت و حكومت بابل را تا مصر پيش برد.بابل در سال 539پ م از كورش هخامنشي شكست خورد و يكي از ايالتهاي هخامنشي شد

ميتاني ها

اين قوم در هزاره دوم پ م در غرب فلات ايران قدرت زيادي داشتند.در 1500 پ م از كنار درياي مديترانه تا كوههاي زاگرس دولتي تشكيل داده بودند.سپس شمال بين النهرين را به سرزمين خود اضافه كردند.نخست پايتخت آنها شهر واشوگاني در خابور امروزي بود. سپس به آرپخا در كركوك انتقال يافتند.اين قوم از قفقاز تا فرات كوچ كردندو به اتفاق هوريان تشكيل حكومت ميتاني را دادند.اتحاد آنها توانست سرزمينهاي گوتيان را فتح كنند.مقتدرترين فرعون مصر نيز با دختر شاه ميتاني ازدواج كرده است.متون يافت شده از موزي و يورگان تپه در جنوب غربي كركوك در مورد قوانين زناشويي ، بچه داري، واگذاري اموال ، ارث ،قوانين كشورداري ومجازات اطلاعات زيادي از ميتاني ها به ما داده است

تپه علي كش هزاره هشتم تا ششم پيش از ميلاد

اين تپه باستاني در نزديكي دهلران قرار دارد و در آن سه دوره فرهنگي مشخص شده است و آنها را با نامهاي دوره بزمرده،دوره علي كش و دوره محمد جعفر ميشناسيم. در هركدام از اين دوره ها ميتوان نوع خاصي از معماري را مشاهده نمود. در اين منطقه بيش از سي هزار قطعه سفال به دست آمده است كه آنها را در هفت گروه طبقه بندي كرده اند.قديمي ترين سفالهاي منطقه دهلران را از اين تپه بدست آورده اند.ابزارهاي سنگي به دست آمده در اين منطقه عبارتند از سنگهاي ساب، ساينده، كوبنده، هاون و دسته هاون، ساطورهاي قلوه سنگي، كلنگ، شيارگر، تخته گوش، ظروف سفالي، مته و سوراخ كننده ها ، سلاحها و غيره .پيكرك هاي فراوان گلي واجزاي گوناگون تزييني از استخوان و صدف و اجناس ديگر نيز در منطقه ديده شده اند. اشيايي از جنس فيروزه و مس نيز در حفاريهاي علي كش كشف شده است كه در اين منطقه وجود نداشته است و نشان از ارتباط با مناطق دور دست دارد. از دوره هاي مختلف اسكلتهاي دفن شده مختلفي بدست آمده است و هر يك در دوره خود روش مخصوص دفن خود را داشته اند
دوره هاي مختلف زندگي در اين تپه عبارتند از دوره بزمرده در حدود 7500پ م تا 6750پ م دوره علي كش حدود 6750پ م تا 6000پ م و دوره محمد جعفر حدود6000پ م تا 5600پ م
حدود9000سال قبل قسمتهاي مركزي دشت رسوبي دهلران پوشيده از مخلوطي از خاك قرمز رنگ و خاكهاي سفيد رنگي بود كه از كوههاي اطراف توسط باران فرسوده ميشد.در آن هنگام دهكده بزمرده در دامنه كوه جبل حمرين تشكيل يافت.ساكنان اين روستا با استفاده از رسوبات قرمز رنگ براي خود خانه هايي ميساختند. الگوي اقتصادي اين اهالي مطابق الگوي متداول در نواحي استپي است.آنهاگوشت گوسفند و بز را مصرف ميكردند و به شكار نيز ميپرداختند.علاوه بر حيوانات سم دار حيوانات آبزي نيز شكار ميكردند