بهرام گور و خسرو پرويز پس از پيروزي بر دشمنان غنائم جنگي را به اين آتشكده هديه ميكردند.اين آتشكده آنقدر اهميت داشت كه شاهان ساساني پس از تاج گذاري براي زيارت،پياده از تيسفون به آنجا مي رفتند.رستم فرخزاد فرمانده لشگر ساساني، پس از آنكه فرو پاشي سلسله ساساني را حتمي دانست در نامه اي به يزگرد سوم از او خواست با تمامي ثروت خود به تخت سليمان رود
مسعودي مي نويسد: و در آنجا تا كنون‌ آثاري شگفت از بنا و تصوير ، با رنگهاي جالب از صورت افلاك و نجوم وجهان از خشكي ودريا و آبادي و معدن و ويرانه و گياه و عجايب ديگر بجاست
ابودلف در سال 341 هجري از روشن بودن آتش آتشكده زرتشتيان در اين منطقه مي نويسد و در شگفت است كه اين آتش كه كانون آن از 700 سال پيش فروزان است چرا خاكستر ندارد. او مي نويسد بر بالاي گنبد اين آتشكده هلالي از نقره نسب شده كه طلسم آن به شمار ميرود و قابل تخريب نيست.ياقوت حموي و قزويني نيز چنين عباراتي را نقل كرده اند.اشپيگل مي نويسد : پس از آنكه هراكليوس به معبد شيز رسيد تصويري از خسرو پرويز را ديد كه نمايشي بود از آسمان با خورشيد، ماه، ستارگان و ايزدان و به كمك دستگاههاي مكانيكي آسمان ميتوانست بغرد و ببارد. قزويني مي گويد : آ تش ديگر آتشكده ها را از آتشكده شيز ميبردندهمچنين بقاياي يك معبد آناهيتا نيز در خرابه هاي ساساني تخت سليمان ديده ميشود. البته شهرت مذهبي اين محل مربوط به آتشكده آن است

در سه كيلومتري شمال غربي تخت سليمان،تپه اي قرار دارد كه در قله ‌آن حفره اي بزرگ به عمق حدود 100 متر ديده مي شود و آنرا زندان سليمان ناميده اند.در فاصله 7.5 كيلومتري شمال شرقي تخت سليمان كوهي به نام تخت بلقيس قرار دارد كه در آن آثار بنا هاي ساساني ديده مي شود