ایران سرزمین گل و بلبل
اما مشاهدات «شارل لوبروين» (1735 ميلادي) از شهر اصفهان نيز شگفتآور است. او به هنرمندي گمنام اشاره ميكند كه به دستور دربار، همه انواع گلهاي ايراني را از روي اصل و همه انواع گلهاي اروپايي را از روي يك نسخه كتاب خارجي بازسازي كرده بود، بهطوري كه فهرست بسياري از انواع گلهاي موجود را در اختيار حكومت قرار ميداد.
واقعيت آن است كه اصطلاحات متداول در ميان ايرانيان براي توصيف باغها و گلهايي كه در باغ پرورش ميدهند، علاقه هموطنان ما را به گل نشان ميدهد ... با اينكه از قرنها پيش تاكنون بسياري از لغات و اصطلاحات فارسي با كلماتي داراي ريشه عربي آميخته شدهاند ولي اغلب اصطلاحات مربوط به گل و پرورش گل «فارسي سره» هستند. در قلمرو گلهاي ايراني، «گل سرخ» از همه مشهورتر است و اين طبيعي است چرا كه كلمه «گل» در فارسي، همه به معناي گل سرخ است و هم به تنهايي خود «گل» را ميرساند.
از ديرباز در ايران مرسوم بوده است كه بعضي از گلها مانند «لاله» را با لفظ گل يا بدون آن به كار ميبرند، مانند لاله يا گل لاله، در حالي كه باغ پر از گل لاله را «لالهزار» مينامند. لفظ گل در تركيبات ديگري نيز به چشم ميخورد، مثل «گلستان» يعني «باغ گلسرخ» ... در حالي كه «گلشن» و «گلزار» به معناي «باغ گل» است.
ـ «گلگشت» يعني: تفرجگاه.
ـ «گلكاري» يعني: ايجاد تپه و يا باغچه گل.
ـ «گلدسته» هم به معناي «دسته گل» است و هم منارههاي كنار مساجد كه بر آن اذان ميگويند.
ـ «گلبانگ» يعني: صداي بلبل و حتي گاه به اذان نيز «گلبانگ مسلماني» ميگويند.
ـ گل را با عسل ميآميزند و به آن «گل انگبين» ميگويند.
ـ «گلچين»، از نظر تحتاللفظي يعني كسي كه گل ميچيند، اما منظور، هر چيز برگزيده و انتخاب شده است.
با اين توصيف، ما ايرانيان ميتوانيم خود را «گلباز» يعني دوستدار گل بناميم.
ـ «گل ريزان»، رسم گل ريختن بر سر عروس و داماد و يا اعطاي هديه به كسي است كه آبرومند است اما برحسب اتفاق نيازمند شده است.
ـ «گلابتون»، گلهاي برجستهاي است كه با رشتههاي نقره يا طلا روي پارچه ميدوزند.
ـ «گلشكر»، معجوني از برگ گل، شكر يا قند و گلاب است كه گاهي آن را «گلقند» هم گفتهاند و در قديم به عنوان مسهل به كار ميرفته است ...
اصطلاحات مربوط به گل در فرهنگ ايراني بسيار است: گلچهره، گلرخ، گلگون، گلاندام، گل سرسبد، ...
«شاردن»، سياح اروپايي سيصد سال پيش در سفري به ايران چنين نوشته است: «بهطور كلي گلهاي ايران از حيث درخشندگي و رنگ، از گلهاي اروپا زيباترند.» اين سياح انگليسي به نام گلهاي ايراني اشاره ميكند و در فهرست بلندبالايش مينويسد: قرنفل، گلگندم، گلخطمي، گل هميشه بهار، حسن يوسف، پامچال، گل زعفران، گل خشخاش، ياس بنفش، نرگس زرد، آلاله سرخ، تاج خروس، گل برفك، شقايق و ...
او مينويسد: قرنفل يك گل زيبا و غير معمولي است كه هر بوته آن 30 گل دارد. شاردن ميافزايد: گل سرخ ايران پنج رنگ است: سفيد، زرد و سه نوع سرخ. همچنين، گل سرخ دو رنگ، كه گلبرگ آن، يك رو سرخ و روي ديگر زرد است ...
سالهاست كه موزهها و مجموعهداران مختلف از هر جاي دنيا، بهاي گزافي براي خريد نقاشيهاي «گل ايراني» ميپردازند، بهطوري كه امروزه دسترسي به تابلوهاي نقاشي گل در ايران بسيار مشكل است و درموزههاي معتبر دنيا نيز به ندرت ميتوان چنين آثاري را يافت