در درازناي تاريخ ايران، زرتشتيان شريف‌آبادِ اردكان يزد از پرتلاش‌ترين و پايدارترين گروه زرتشتيان ايران مي‌باشند كه در برگزاري آيين‌هاي كهن ايراني و ديني زرتشتيان، مثال‌زدني هستند. به گونه‌اي كه سده‌ها بدون هيچ‌گونه چشمداشتي برگزاري آيين‌ها و نگهداري از چندين پيرانگاه را بردوش داشته‌اند.
«هيرومبا» يكي از آيين‌هايي است كه هر ساله در شريف‌آباد و در روز اشتاد ايزد از ماه فروردين(26فرورودين) برگزار مي‌شود. بيشتر پژوهشندگان بر اين باورند كه، پس از يورش تازيان به ايران، اين آيين كه همان جشن سده بوده است در گاه خود(بهمن‌ماه) برگزار مي‌شده است. ولي چون پس از آن كبيسه‌ها را به ‌شمار نياوردند، اين جشن نزديك به 23سال پيش در روز اشتاد از فروردين ماه برگزار مي‌شد، كه پس از آن با در نظر گرفتن كبيسه، هم اكنون هر ساله در اين روز با شكوه هرچه بيشتر و با گرمي ويژه‌اي برگزار مي‌شود.
يك روز پيش از آيين، يعني در روز ارد از ماه فروردين، گروهي از زرتشتيان كه به «قيزلي» نامورند(«قيزل» نام نوعي بوته‌ي بياباني است كه در بيابان‌هاي يزد مي‌رويد) ، به همراه گروهي ديگر كه در فراهم آوردن ديگر نيازها چون آماده‌كردن خوراك، سيروگ و... ياري‌رسانند به «پير هريشت» رفته و در آنجا مي‌مانند و براي برگزاري آيين در روز بعد، برنامه‌ريزي مي‌كنند.
در بامداد روز اشتاد ايزد پس از خواندن اوستاي گاه «اوشيهن»، آيينِ بوته‌چيني به وسيله‌ي گروه «قيزلي» انجام مي‌شود. در كار بوته‌چيني ديگر زرتشتياني كه از ديگر جاها آمده‌اند، مي‌توانند همازور مي‌شوند. همچنين گروهي نيز به در خانه‌ها رفته و با خواندن آوازهايي، خواستار هيزم مي‌شوند. اين كار اوج همازوري و هم‌بهره شدن همگان را در گردآوري هيزم نشان مي‌دهد. بوته‌هاي كنده شده به جايگاه ويژه، يعني نزديكي درمهر شريف‌آباد برده مي‌شود.
بسياري از زرتشتيان، نذر دارند كه بامداد روز اشتادايزد پاي پياده از شريف‌آباد به «پير هريشت» بروند. در پسين روز اشتاد ايزد آيين «گهنبارخواني» به وسيله‌ي موبد برگزار مي‌شود. زرتشتيان گردآمده در «پير هريشت» نيز نيايش‌هاي بايسته را مي‌خوانند. پس از زيارت پير و برگزاري آيين «گهنبارخواني»، همگان به خيله‌ها رفته از خوراكي‌هايي كه برايشان آورده مي‌شود هم‌بهره مي‌شوند و براي كساني كه نذر داشته‌اند و يا انجام كارها را بردوش داشته‌اند، «دعاي خير» مي‌كنند. پسين و پيش از پايين رفتن آفتاب همگان در جايگاه روشن كردن آتش گرد هم آمده‌اند.
جايگاه برگزاري آيين «هيرومبا» كه براي روشن كردن هيزم‌هاست، پُر است از شيفتگاني است كه از گوشه‌وكنار آمده‌اند تا بدين‌وسيله يكي‌بودن نوع انسان را برسانند. يكي بودني كه در شهرها و در نتيجه‌ي شهرنشيني و شاروندي(:تمدن) ديگر به فراموشي سپرده شده است.
گروهي از باشندگان دست‌دردست هم و دور خرمن هيزم‌ و در حالي‌كه موبدان در ميان هستند و نام درگذشتگان را از اشوزرتشت مهر اسپنتمان تا جان باختگان ايران‌زمين و ديگر روانان را بر زبان مي‌رانند و سپس يك‌صدا «هيرومبا» گويان، ياد آنان را گرامي مي‌دارند و پيمان مي‌بندند كه راه آنان را رهرو باشند.
پس از پايان اين آيين، موبدان شريف‌آباد نيايش‌كنان، خرمن هيزم را با آتشي كه از آدريان آورده شده است، آتش مي‌زنند.
شعله‌هاي بلند آتش هر باشنده‌اي را به سرشت خود بازمي‌گرداند و مي‌رساند كه:
بني‌آدم اعضاي يك پيكرند   /   كه در آفرينش ز يك گوهرند
پس از آن و تا پاسي از شب همگان به شادي مي‌پردازند. آيين است كه، روز پس از آتش روشن‌كردن(آسمان ايزد) هر خانه‌اي اندكي از آتش به‌جا مانده را به خانه خود مي‌برد و اسفند و كندر و بوي خوش روي آن مي‌ريزد تا بدين وسيله بركت و گرمي آتش را به خانه خود آورده باشد.
به هرروي، «آيين هيرومبا»، آييني است براي همبستگي و همازوري انسان‌ها. همازوري كه با افزايش «مادي‌گرايي» و «منيت» و «قدرت»، در جامعه كنوني هر روز كم‌رنگ‌تر مي‌شود.