روز مهرو ماه مهرو جشن فرخ مهرگان مهر بیفزا ای نگار ماه چهر مهربان مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان جام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ و ندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان کاین جهان را ناگهان از خرمی امروز کرد بوستان نو شکفته عدل سلطان جهان میثره (میثه، مهر) همچنین در اساطیر سامی با کاموسه (= روح موسی، آخرین فرمانروای پادشاهان شبان در مصر) و یهودای جلیلی پسر زیپورایی رهبر فرقهً مشتاقان آزادی یهود از دست رومیان در هم آمیخته و موسی صاحب ده فرمان ایزدی و لقب پیغمبر مهرو محبت عیسی روح الله را پدید آورده است. جبرئیل : این نام به معنی مرد خدا بی تردید اشاره به همان نئیریوسنگ اوستا یعنی مرد پیغام یا پیغامبر است. ازنام صفت شاهزاده بودن وی چنین معلوم میشود که ابتدا مراد از وی همان گئوماته زرتشت (بردیه، ایرج) پسرخواندهً معروف فریدون (کورش) بوده است که بعداٌ تحت این نام تبدیل به فرشته ای معروف گردیده است. در فرهنگ نامهای اوستایی هاشم رضی در مورد این ایزد و فرشتهً پیام و آتش معروف اوستایی می خوانیم: " نریوسنگ از این جهت که پیک ایزدی است. با سروش نیز همانندی دارد؛ اما از لحاظ مقایسه در قسمت اهمیت پیک ایزدی بودن، نریوسنگ را را با سروش نمی توان مورد مقایس قرار داد چون سروش در این زمینه شهرت بیشتری داشته و اصولاٌ مطلق ایزد وحی و الهام خدایی شناخته میشود؛ در حالی که نریوسنگ همواره حامل پیامهای خداوندی نمی باشد؛ به هر حال این ایزد نیز چون سروش حامل پیامهای اهورا مزدا است و هردو را با جبرئیل فرشتهً وحی و الهام از طرف خداوند در دیانت اسلامی می توان مورد مقایسه قرار داد.... در قسمتهایی دیگپر از اوستا نیز نریوسنگ با همین وظیفه و موقعیت کارگزار است. در فرگرد نوزدهم وندیداد یکی از دیوان به نام ویزرش (آزارندهً هوشیاران) راهنمای ارواح پلیدان و شریران است به بدترین مکان، قلمرو اهریمنی و تاریکی مطلق.اما روان پارسایان همنشین و قرین با ایزدانی بزرگ و نامی میشوند. نخست از نزدیک فروغ ابدی، روشنی همیشگی و لایزال، یعنی اهورا مزدا می گذرند. امشاسپند بهمن تهنیتشان می گوید و روان پارسایان شاد و سرخوشند و در فردوس، بهترین مکان و جایی که لبریز از روشنایی ابدی است وارد میشوند، در حالیکه نریوسنگ، پیک اهورا مزدا نیز با آنان است. عزرائیل:این نام که به معنی یاور خداست به وضوح مطابق با همان سروش اوستا به معنی لفظی بنده و خادم فرمانبردار خدا می باشد. هاشم رضی در کتاب فرهنگ نامهای اوستا بارهً این امشاسپند یعنی فرشتهً بی مرگ و مقدس می آورد: " سروش (به اوستائی سرئوش) یکی از ایزدان مزدیسنان (زرتشتیان) است و پیک خدایی به شمار می رود. کلمهً اوستایی سرئوشَ به معنی فرمانبرداری و اطاعت است. این واژه نیز در اوستا چه بسا که مطابق معمول، به عنوان اسم مجرد استعمال شده است و چه بسا نیز از آن ایزد ویژه ای اراده شده است. سروش یکی از کهن ترین ایزدان آیین زرتشتی است که در گاثا ها نیز نامش مذکور است با صفت مزیشتَ یعنی بزرگتر در اوستا مشخص می باشد. در گاثاها علاوه بر آن که به عنوان اسم مجرد زیاد اسم مجرد زیاد استعمال شده است. چندین بار نیز در هیئت ایزدی نمایان می باشد که گروه مؤمنان به هنگام از او یاری می جویند. مقام سروش در ادبیات دینی مزدایی آن قدر بود که وی را در شمار امشاسپندان قرار دادند.